نقش رهبری در افزایش بهره‌وری چیست؟

نقش رهبری در افزایش بهره‌وری سازمانی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

بهره‌وری چیست و چرا باید به آن توجه کرد؟

بهره‌وری یا راندمان به زبان ساده، بدست‌آوردن بهترین نتایج با صرف کمترین منابع، انرژی و زمان است. از چندین دهه پیش، موضوع افزایش بهره‌وری از سطح مدیریت کارهای شخصی تا سطوح کلان مدیریت کشوری مطرح شده است.
تاکنون هزاران پژوهش و روش برای افزایش بهره‌وری در کسب‌وکارها و مجموعه‌ها انجام شده یا پیشنهاد شده است. جالب است بدانید این بحث در دو برهه زمانی در مجموعه‌ها بسیار مطرح می‌شود.
اول زمانی‌که مجموعه‌ها با بحران و کمبود منابع روبرو هستند؛ زیرا می‌تواند کمک کند تا بحران را راحت‌‌تر پشت‌سر بگذارند. دوم زمانی‌که مجموعه‌ها در دوران رونق خود بسر می‌برند. زیرا از اتلاف منابع جلوگیری کرده و هزینه ‌فرصت‌های ایجاد شده را می‌توان برای توسعه زیرساخت‌ها و رشد سرمایه‌گذاری کرد.

کار هوشمندانه برای افزایش بهره‌وری
کار هوشمندانه برای افزایش بهره‌وری

مثلا فرض کنید در یک خط تولید با اعمال تغییراتی، سرعت و کیفیت تولید ۵ درصد بیشتر می‌شود. این موضوع در نهایت کمک می‌کند حاشیه سود مجموعه افزایش پیدا کند.
حال اگر کارخانه در بحران باشد، این افزایش حاشیه سود، به پوشش برخی هزینه‌ها کمک می‌کند و اگر کارخانه در رونق باشد، از این حاشیه سود بیشتر می‌توان برای توسعه بازار کمک گرفت.
بهره‌وری ابعاد مختلفی دارد و ما برای بیان کاربردی‌تر موضوع، آن را در سه بخش زیر دسته‌بندی می‌کنیم:
۱. سطح رهبری و کلان مجموعه‌ها
۲. سطوح مدیریتی و اجرایی
۳. سطوح منابع انسانی
در این مقاله می‌خواهیم به‌طور ویژه درباره دسته اول صحبت کنیم.

بیشتر بخوانید: سیستم‌سازی در کسب‌وکار چیست؟

از رهبری صحبت می‌کنیم؛ نه مدیریت!

مدیریت (Management) سمت؛ و رهبری (Leadership) ویژگی است. هدایت و حرکت‌دادن هر مجموعه به یک یا چند «مدیر» کارآمد نیاز دارد. اما سمت‌وسوی حرکت مجموعه، چشم‌انداز و اهداف آن را «رهبری» تعیین می‌کند.
در مجموعه‌ها، گاهی ریشه برخی ناکارآمدی‌ها و پایین‌بودن بهره‌وری و راندمان، در نگاه و شیوه‌های رهبری نهفته است. به‌همین دلیل رشد در سطح رهبری یک مجموعه، ممکن است به‌شکل معجزه‌آسایی روی افزایش بهره‌وری سازمانی تاثیر مثبت بگذارد. در ادامه می‌خواهیم ببینیم رهبری چگونه بر بهره‌وری تاثیر می‌گذارد.

نقش ریشه‌ای رهبری در افزایش بهره‌وری
نقش ریشه‌ای رهبری در افزایش بهره‌وری

شخصیت رهبری و تاثیرگذاری آن بر دیگران

جان مکسول (John Maxwell) از مدرسان مشهور مباحث مدیریت و رهبری است و در یکی از کتاب‌های خود از پنج سطح رهبری صحبت می‌کند. در پایین‌ترین سطح رهبری، دیگران به‌دلیل جایگاهی که رهبر در آن قرار گرفته، از او پیروی می‌کنند. هر چه بالاتر می‌رویم، این جایگاه است که از شخصیت رهبری تاثیر می‌گیرد.
به‌عبارتی دیگر فردی که در بالاترین سطح رهبری قرار می‌گیرد، افراد، شیفته شخصیت کاریزماتیک او شده و بالاترین اعتماد و اطمینان را نسبت به تصمیماتش دارند.
انگیزه و انرژی افراد در نتیجه همکاری با آن رهبر به‌شدت بالاتر می‌رود و کارکنان از خود سهم بیشتری برای پیشرفت مجموعه می‌گذارند. در حقیقت کارکنان اطمینان دارند به‌دلیل همکاری با آن رهبر از نظر شخصی هم رشد می‌کنند و منافع سازمان را همسو با منافع شخصی می‌بینند.
خب چه از این بهتر؟! در چنین محیطی فضا برای رشد و شکوفایی مهیاست و بازدهی کارکنان به‌دلیل افزایش وفاداری‌شان بالاتر می‌رود. داستان رویارویی نادرشاه با یکی از سربازانش می‌تواند این موضوع را به‌خوبی نشان دهد.
نادرشاه در یکی از نبردهایش سربازی را دید که جانانه شمشیر می‌زند. از او پرسید اهل کجایی؟ پاسخ داد اهل اصفهانم. نادر پرسید در زمان حمله افغان‌ها به اصفهان تو کجا بودی؟! او گفت من آن زمان بودم؛ اما کسی چون تو نبود. و این تاثیر قدرت رهبری را بر افراد نشان می‌دهد.
برای درک بهتر این موضوع پیشنهاد می‌کنیم، حتما عبارت «پنج سطح رهبری جان مکسول» را جستجو و در مورد آن مطالعه نمایید.

5 سطح رهبری جان مکسول
۵ سطح رهبری جان مکسول

آیا اهداف‌تان شفاف و اولویت‌های‌شان مشخص است؟

هیچ چیز به‌اندازه هدف‌گذاری صحیح و شفاف‌بودن اهداف برای همه کارکنان مجموعه‌ها اهمیت ندارد. هدف‌ها را چه کسی تعریف می‌کند؟ رهبر مجموعه! از طرفی دیگر اولویت‌بندی اهداف نیز اهمیت دارد. همین دو موضوع به‌ظاهر ساده، می‌تواند از هدررفت بسیاری از منابع سازمانی جلوگیری کند.
فرض کنید یکی از دپارتمان‌های شرکت‌تان، به‌دلیل عدم شفافیت در اهداف و ندانستن اولویت‌های آن‌ها، هفته‌ها و ماه‌ها روی پروژه‌هایی کار می‌کند که همسو با رشد شرکت نیست. تقریبان مشخص است که ابعاد خسارت این ناهماهنگی چقدر خواهد بود.

آیا استراتژی‌های مناسبی تدوین کرده‌اید؟

در بحث استراتژی هم ما با مقوله مشابهی شبیه اهداف روبرو هستیم. قطعا در مجموعه‌های چند ده‌نفره، برنامه‌ریزی فعالیت‌ها و کارها، برعهده مدیران ارشد و میانی است. اما تدوین استراتژی‌های مناسب برعهده تیم رهبری مجموعه است.
این تیم رهبری است که با اشراف اطلاعاتی که از ظرفیت‌های داخلی مجموعه و فرصت‌ها و تهدیدهای بیرونی دارد، می‌تواند مناسب‌ترین استراتژی‌ها را طراحی و ابلاغ کند. استراتژی‌ها، روش رسیدن به اهداف را نشان می‌دهند. گاهی یک استراتژی اشتباه، می‌تواند منابع یک شرکت را در مسیر نادرستی هدر دهد.

اهمیت استراتژی در افزایش بهره‌وری
اهمیت استراتژی در افزایش بهره‌وری

آیا چرخه تغییر – ثبات – تغییر درست کار می‌کند؟

ما در هر مجموعه باید چرخه‌ها و تناوب‌هایی برای ایجاد تغییرات (پارادایم) و به‌دنبال آن ثبات (توسعه پایدار) ایجاد کنیم. در برخی کسب‌وکارها، رهبران به‌طور مداوم در حال اعمال تغییرات به‌صورت افراطی هستند و در برخی مجموعه‌های دیگر، رهبران از آن سمت بوم افتاده و نمی‌خواهند یکنواختی موجود را برهم بزنند.
در هر دو حالت ما شاهد اتلاف منابع و کاهش بهره‌وری هستیم؛ اما در هر حالت این کاهش بهره‌وری به‌شکلی خود را نشان می‌دهد. این کاهش بهره‌وری تا حدی می‌تواند قابل قبول باشد، اما از آن فراتر می‌تواند مجموعه را با مشکلات متعددی روبرو کند.
از این رو رهبری یا تیم رهبری یک مجموعه باید محیطی را برای بازگوکردن ایده‌ها و پشتیبانی‌ از نوآوری‌ها فراهم کند. در عین حال لازم است بعد از هر تغییر، شرایط را برای توسعه پایدار و ثبات نیز مهیا کنند.
در اینجا ما از تغییرات بزرگ در سطح اهداف، اولویت‌ها، استراتژی‌ها و سیاست‌ها کاری صحبت می‌کنیم؛ نه تغییرات جزئی در حد تغییر چیدمان دکوراسیون اتاق کارمندان.

آیا موانع بهره‌وری را می‌شناسید؟

موانع بهره‌وری در سطح کلان، در هر مجموعه‌ای می‌تواند متفاوت باشد. مثلا در یک کارخانه، وجود چند خط تولید قدیمی می‌تواند یک مانع بزرگ برای بهره‌وری باشد. قطعا تصمیم‌گیری برای تجهیز کارخانه به یک خط تولید مدرن، برعهده تیم رهبری است.
یا گاهی پیش می‌آید حضور یک مدیر ارشد و تفکرات او، مانع مهمی در بهره‌وری است. حتی پیش آمده شیوه تفکر و عملکرد بنیان‌گذار و رهبر یک مجموعه، خود مانعی برای کاهش بهره‌وری سازمانی است.
از این رو پیشنهاد می‌شود در سطوح رهبری، گلوگاه‌هایی را بیابید که مانع از آن می‌شود تا چرخ‌دنده‌های اصلی کسب‌وکار و مجموعه‌تان به‌درستی کار کنند.

موانع پیش روی بهره‌وری
موانع پیش روی بهره‌وری

آیا از فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی سازمان آگاهید؟

بخش قابل توجهی از عوامل موثر بر بهره‌وری سازمان‌ها در درون آن‌هاست. اما بالاخره نمی‌توان از عوامل خارجی همچون شرایط اقتصاد کلان کشور، وضعیت صنفی، مسائل سیاسی، بحران‌های اجتماعی و مواردی شبیه به این‌ها نیز غافل شد.
اینجا وظیفه رهبری است تا با تحلیل درستی از شرایط خارجی سازمان، بتواند کشتی کسب‌وکارش را از میان امواج به‌سلامت عبور دهد و بخش قابل توجهی از تاثیرات خارجی را بر بهره‌وری مجموعه‌اش خنثی کند.

جعبه‌ابزار کاری بالونت؛ در خدمت افزایش بهره‌وری سازمانی

بالونت، نرم‌افزاری است که توانسته بسیاری از ابزارهای موردنیاز برای مدیریت ارتباطات سازمانی و فرآیندهای آن را در قالب فناوری پیام‌رسان، یکپارچه کند. هم‌اکنون ده‌ها تیم، سازمان و مجموعه از چند نفر تا هزاران نفر از نسخه‌های سازمانی بالونت برای افزایش بهره‌وری مجموعه‌شان کمک می‌گیرند.
چرا شما به‌عنوان رهبر و مدیر مجموعه‌تان شانس استفاده از امکانات کم‌نظیر بالونت را نداشته باشید؟ شاید گره کار افزایش بهره‌وری‌تان در گروی بکارگیری بالونت باشد. پس پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی بیشتر از طریق لینک‌های زیر بالونت را دانلود و از خدمات مختلف آن استفاده نمایید:

۱۲ اصل مدیریت چابک چیست؟

اصول مدیریت چابک چیست؟
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

آشنایی ابتدایی با مدیریت چابک

ما در وب‌سایت بالونت در مقالات جداگانه‌ای درباره مدیریت چابک و نیز نحوه تشکیل تیم‌های چابک توضیحاتی داده‌ایم. برای درک بهتر اصول ۱۲ گانه مدیریت چابک که در ادامه درباره آن می‌خوانید، پیشنهاد می‌کنیم ابتدا این دو مقاله را مطالعه کنید:

بیشتر بخوانید: مدیریت چابک چیست؟
بیشتر بخوانید: چگونه تیم چابک تشکیل دهیم؟

بیانیه چابک چیست؟

بیانیه چابک یا اصول ۱۲ گانه مدیریت چابک، روی ارزش‌ها و الزاماتی تاکید می‌کند که همه اعضای تیم چابک با درک عمیق آن‌ها، در همه حال سعی می‌کنند به آن‌ها پایبند باشند.
به‌عبارتی اگر درصد قابل توجهی از این اصول در تیم شما رعایت نشود، نمی‌توانید مدعی شوید که صاحب یک «تیم چابک» هستید. همچنین افرادی که خود را ملزم به رعایت این اصول نمی‌دانند، برای عضویت یا مدیریت تیم‌های چابک مناسب نیستند.

اصول ۱۲ گانه مدیریت چابک

در خلال سال‌های گذشته متدهای مختلفی برای مدیریت چابک ابداع شد. اما همه این‌ها در ۱۲ اصل وجه اشتراک دارند. در ادامه می‌خواهیم درباره این اصول با شما صحبت کنیم.
همان‌طور که می‌دانید، چارچوب مدیریت چابک در ابتدا در تیم‌های برنامه‌نویسی و توسعه نرم‌افزار بکار گرفته شد. از این رو اشاره به واژه نرم‌افزار در این اصول از این خاستگاه ناشی می‌شود.
حال اگر شما صاحب تیمی هستید که محصول تولیدی آن چیزی جز نرم‌افزار است، می‌توانید به‌جای واژه نرم‌افزار، از واژه محصول استفاده کنید.
همچنین این نکته هم قابل ذکر است که استفاده از چارچوب مدیریت چابک برای هر پروژه‌ای مناسب نیست و ما پیش از این در مقاله مدیریت چابک چیست، در این زمینه توضیحات کاملی ارائه کرده‌ایم.

اصول 12گانه مدیریت چابک
اصول ۱۲گانه مدیریت چابک

اصل اول: اولین اولویت، رضایت مشتری است!

شاید شنیده باشید که قبلا می‌گفتند، همیشه حق با مشتری است. هرچند این گزاره چندان صحیح نیست. ولی در مدیریت چابک، جلب رضایت مشتری بالاترین اولویت را دارد. همه‌چیز در تیم‌های چابک در راستای بدست آوردن رضایت مشتری است. زیرا بدون او موجودیت تیم زیر سوال می‌رود.
شما باید بتوانید فهرستی از نیازمندی‌های مشتری را به‌طور دقیق و شفاف تهیه کنید و در قالب سندی به اسم بک‌لاگ (backlog) به تیم فنی و کارشناسان ارجاع دهید. آن‌ها محصول را باید طبق این نیازها طراحی و تولید کنند.

اصل دوم: از تغییرات استقبال کنید

به دلیل ماهیت پروژه‌هایی که به کمک متد چابک مدیریت می‌شوند، طی پروژه، ممکن است بارها شاهد تغییراتی باشیم. این تغییرات بخشی از مسیر است و تیم‌های چابک باید بتوانند نسبت به آن واکنش مثبتی نشان دهند. هرچند این تغییرات باید بسیار شفاف و امکان‌پذیر باشند.

اصل سوم: محصول را لقمه‌لقمه تحویل دهید!

مَثَلی هست که می‌گوید: «یک فیل را چگونه می‌توان خورد؟! لقمه‌لقمه!» تیم‌های چابک، پروژه‌های بزرگ را به بخش‌های کوچک‌تر و کارا تقسیم می‌کنند؛ به‌شکلی که هر بخش را بتوان حداکثر در بازه‌های زمانی ۴۵ روزه به مشتری تحویل داد.
منظور از کارایی هم این است که هر بخش، دقیقا کار کند. مثلا یک پروژه نرم‌افزار ورزشی را در نظر بگیرید. این نرم‌افزار از ۱۰ ابزار تشکیل شده است. طراحی این ۱۰ ابزار ممکن است بیش از یک سال طول بکشد و شاید تا تکمیل طراحی، نیازهای کاربران بسیار تغییر کند.

ساده‌سازی در مدیریت چابک
ساده‌سازی در مدیریت چابک

حال تیم چابک طراحی این نرم‌افزار را به پنج بخش می‌شکند و در هر بخش تعدادی از این ابزارها را تحویل می‌دهد. به‌عبارتی نسخه اولیه نرم‌افزار حدود ۴۵ روز تا دو ماه بعد از شروع کار عرضه می‌شود و در همان حد جوابگوست.
سپس در سال اول، هر ماه بروزرسانی جدیدی از آن ارائه می‌شود و به‌مرور محصول تکمیل خواهد شد. شاید در یک سال پیش رو تغییراتی در طرح برنامه ایجاد شود. مثلا برخی ابزارها حذف و ابزارهای جدیدی جایگزین شوند.

بیشتر بخوانید: نرم افزار مدیریت پروژه بالونت چیست؟

اصل چهارم: مشتری را در جریان کارها قرار دهید

مشتری یا صاحب محصول (Product Owner) یکی از نقش‌های اصلی در تیم‌های چابک است. به‌همین دلیل تیم‌های چابک به‌طور پیوسته او را در جریان روند پیشرفت پروژه قرار می‌دهند. این کار اگرچه چالش‌های خاص خودش را دارد، اما دو ویژگی مثبت هم دارد.
اول اینکه احتمال خطا رفتن مسیر به‌حداقل می‌رسد. زیرا مشتری هر جا انحرافی مشاهده کند، بلافاصله تذکر می‌دهد. این یعنی جلوگیری از دوباره‌کاری.
حُسن دوم هم این است که شما تقریبا مطمئن هستید، محصولی را تولید می‌کنید که به خواست مشتری بسیار نزدیک است و این یعنی اهمیت دادن به مشتری و جلب رضایت او.

اصل پنجم: به اعضای تیم‌ اعتماد کنید

تیم‌های چابک بسیار با انگیزه هستند. منشاء این انگیزه، اعتمادی است که به آن‌ها و ایده‌های‌شان می‌شود. همه اعضای تیم‌های چابک در روند تصمیم‌گیری‌ها و اجرا نقش پررنگی دارند. به‌همین دلیل نسبت به محصول و تیم، احساس تعلق بیشتری پیدا می‌کنند.

اصل ششم: چهره‌به‌چهره گفتگو کنید

روابط پیوسته و موثر، یکی از ارکان تیم‌های چابک است. اعضای تیم به‌طور روزانه، هفتگی و ماهانه، باید جلسات منظم و پیوسته‌ای داشته باشند. در این جلسات درباره روند پیشرفت کارها، چالش‌ها و ایده‌های‌شان صحبت می‌کنند.
اثربخش‌ترین شکل برگزاری این جلسات، ملاقات‌های رودرو و چهره‌به‌چهره است. اما اگر به هر دلیلی کل یا بخشی از اعضای تیم به‌صورت دورکاری همکاری می‌کنند، بهتر است جلسات آنلاین را به‌صورت تصویری برگزار کنند.

جلسات کاری در تیم‌های چابک
جلسات کاری در تیم‌های چابک

اصل هفتم: محصول قابل استفاده ارائه دهید

مدیریت چابک بسیار نتیجه‌گراست. یعنی در نهایت باید محصولی خلق شود که کار کند و مهم‌ترین معیار سنجش پیشرفت نیز همین است.

اصل هشتم: به توسعه پایدار برسید

زمانی‌که برای نخستین‌بار چارچوب مدیریت چابک در ایران مطرح شد، عده‌ای تصور می‌کردند که با یک روش مدیریت ستادی روبرو هستند. یعنی یک تیم در زمان کوتاهی، مجموعه‌ای از کارها را به‌سرعت به سرانجام می‌رساند و تمام.
اما مدیریت چابک بر پایه «توسعه پایدار» استوار است. یعنی شما پس از خلق و ارائه یک محصول به بازار، لازم است مجموعه‌ای از فرآیندها و دستورالعمل‌ها را تدوین کنید که روند پیشرفت پروژه با سرعت و آهنگ متناسبی جلو برود.

بیشتر بخوانید: مدیریت فرآیند چیست؟

اصل نهم: بر لبه‌های دانش و فناوری حرکت کنید

تیم‌های چابک سعی می‌کنند با توجه به امکانات، بودجه و ابزارهایی که در اختیار می‌گیرند، با کیفیت‌ترین محصول ممکن را ارائه کنند. به‌همین دلیل بروزبودن و استفاده از جدیدترین متدها، فناوری‌ها و دانش‌ها، از ارزش‌های آن‌ها محسوب می‌شود.

اصل دهم: ساده باشید

مهم‌ترین ویژگی مدیریت چابک، ساده‌سازی پروژه‌های پیچیده است. چه در بعد اجرایی و چه محصولی که در نهایت به‌دست مشتری و کاربران می‌رسد. سادگی هوشمندانه‌ترین استراتژی در تیم‌های چابک است.

اهمیت سادگی در مدیریت چابک
اهمیت سادگی در مدیریت چابک

اصل یازدهم: خودسازمانده باشید

اعضای تیم‌های چابک منتظر نمی‌مانند تا چیزی به آن‌ها دیکته شود یا در هر زمان کسی آن‌ها را مدیریت کند. بلکه خودجوش، ایده‌ها، مسیرها، چالش‌ها و شرایط را می‌سنجند و بهترین تصمیم را چه در بعد فردی و چه بعد تیمی اتخاذ می‌کنند. این در حالیست که هیچ‌کس هم خود را از اشتباه و خطا مبرا نمی‌داند.

اصل دوازدهم: بحث و تبادل نظر کنید

تیم‌های چابک، جدای از گفتگو درباره مسائل پروژه‌ها، همواره در ارتباط نزدیک با یکدیگر هستند و گفتگو می‌کنند. این کار به شناخت بهتر از شخصیت یکدیگر کمک می‌کند و رفتارها و روابط سنجیده‌تری بین آن‌ها شکل می‌گیرد.

بالونت در خدمت تیم‌های چابک

تیم‌های چابک برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های‌شان به ابزارهای مختلفی نیاز دارند. پیام‌رسان و جعبه‌ابزار کاری بالونت، مجموعه‌ای از این ابزارها از جمله مدیریت پروژه، مدیریت جلسات، دفتر مالی و غیره را در یک نرم‌افزار امن، یکپارچه کرده است.
در حال حاضر صدها تیم نسخه‌های تیمی و سازمانی این جعبه‌ابزار را به‌عنوان بستر اصلی ارتباطات تیمی و سازمانی خود انتخاب کرده‌اند. شما نیز می‌توانید با کلیک‌کردن روی یکی از لینک‌های زیر، همین الان نسخه‌ای از بالونت را دانلود کرده و با همکاران‌تان از آن استفاده کنید.

تیم چابک چیست و چگونه آن را تشکیل دهیم؟

چگونه تیم چابک تشکیل دهیم؟
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

آشنایی اولیه با مدیریت چابک

پیش از این در مقاله مدیریت چابک درباره این چارچوب مدیریتی و ویژگی‌های آن صحبت کردیم. گفتیم استفاده از این روش برای پروژه‌هایی که نتیجه آن تا حدود زیادی ابهام دارد یا لازم است کارفرما و مالک محصول به‌طور پیوسته در جریان روند پیشرفت پروژه قرار بگیرند، بسیار مناسب است.
به‌عبارتی استفاده از روش مدیریت چابک در برخی پروژه‌ها به کاهش ریسک آنها کمک می‌کند و این امکان را فراهم می‌کند تا ارتباط موثر و سازنده‌تری با کارفرما داشته باشید.
همچنین توضیح دادیم سنگ‌بنای استفاده از این روش مدیریتی، آشنایی با الزامات تفکر چابک (Agile Thinking) است. پس پیشنهاد می‌کنیم برای درک بهتر مباحث این مقاله، حتما محتوای زیر را مطالعه کنید:

بیشتر بخوانید: مدیریت چابک چیست؟

تیم چابک چیست؟

در تعریف تیم چابک باید روی یک نکته بسیار بدیهی صحه بگذاریم؛ متخصصانی که با اصول تفکر چابک آشنایی داشته و پروژه‌هایی را به‌‌کمک متدهای مختلف مدیریت چابک از جمله، اسکرام، کانبان، اسکرام‌بان و… به سرانجام می‌رسانند.
برای درک بهتر این موضوع و قرارگیری در مسیر صحیح تشکیل تیم چابک، در ادامه درباره سه مورد بسیار مهم زیر با شما صحبت می‌کنیم:
۱) ویژگی‌های تیم چابک
۲) نقش‌ها در تیم‌های چابک
۳) ابزارهای مدیریت تیم‌های چابک

اهمیت تشکیل تیم چابک
اهمیت تشکیل تیم چابک

تیم چابک چه ویژگی‌هایی دارد؟

اگر می‌خواهید تیم چابکی تشکیل دهید یا تیم فعلی خود را برای پیاده‌سازی متدهای مدیریت چابک بهینه‌سازی کنید، لازم است پنج ویژگی مهم زیر را برای هر عضو تیم چابک بررسی نمایید.

۱) توانایی گفتگو و ارتباط موثر

تیم‌های چابک به‌دلیل خودسازمان‌دهنده بودن، لازم است در ارتباط پیوسته‌ای با یکدیگر بوده و مسائل مختلف پروژه را با یک همکاری نزدیک، حل‌وفصل کنند. به این دلیل باید هر عضو تیم چابک توانایی برقراری ارتباط موثر را با سایر اعضای تیم داشته باشد.
یکی از پایه‌های ارتباط موثر، توان گفتگو با هم‌تیمی‌ها برای حل مسائل است. یعنی فرد بتواند تشخیص دهد مساله اصلی چیست و به‌جای پرداختن به حواشی غیرضروری، روی حل مساله متمرکز شود. معمولا وقتی مساله‌ای پیش می‌آید، افراد تیم به‌راحتی به‌یکدیگر می‌تازند و عملا بحث اصلی به‌حاشیه می‌رود!
از طرفی دیگر باید در تیم، فضایی ایجاد شود تا هر یک از اعضا بتوانند با کمترین ترس از قضاوت، نظرات خود را بیان کنند. به‌علاوه در صورت بروز مشکل، بدون نگرانی از سرزنش و تخریب سایرین، بتوانند درباره آن مشکل بحث کنند.

۲) گوش‌دادن فعال

گوش‌دادن فعال تنها به این معنا نیست که وقتی طرف مقابل در حال صحبت‌کردن است، ساکت باشید و وسط حرف‌هایش نپرید. احتمالا با این موقعیت روبرو شده‌اید که در زمان صحبت‌کردن شخصی دیگر، اگرچه شما سکوت کرده‌اید، اما در حال آماده‌کردن صحبت خود یا پاسخی هستید که بلافاصله پس از اتمام بحث طرف مقابل، آن را بیان کنید.
این با اصل «گوش‌دادن فعال» در مغایرت است. شنونده خوب بودن، یعنی تمرکز کافی روی صحبت‌های طرف مقابل و ایجاد فضایی که او بتواند به‌راحتی نظرات و خواسته‌هایش را بیان کند. سپس شما با تحلیل گفته‌های او، بتوانید پاسخی مناسب را ارائه کنید.
هر چقدر شما فعالانه‌تر بشنوید و به‌کمک مهارت‌های ارتباطی خود سوالات بهتری طرح کنید، شانس به نتیجه‌رسیدن بحث‌ها بسیار افزایش می‌یابد.

ویژگی‌های تیم‌های چابک
ویژگی‌های تیم‌های چابک

بیشتر بخوانید: ۷ نکته برای مدیریت جلسات کاری

۳) غوطه‌وری در کار

غوطه‌وری را می‌توانیم به دو شکل بررسی کنیم. اول این‌که یک عضو تیم چابک بتواند در کار و پروژه‌ای که در آن مشارکت دارد، غرق شده و برای ارائه عملکردی بهتر، مهارت‌هایی که به آنها نیاز دارد را در سریع‌ترین زمان ممکن بیاموزد و بکار بگیرد.
از طرفی دیگر، اعضای تیم‌های چابک به مفهوم «کار عمیق» در عمل پایبند هستند. یعنی در هنگام انجام مسئولیت، عوامل مزاحم و پارازیت‌ها را حذف می‌کنند تا بتوانند با بهره‌وری بیشتری وظایف محوله را پیش ببرند.

۴) برنامه‌ریزی و نتیجه‌گرایی

اعضای تیم چابک به برنامه‌ریزی مبتنی بر واقعیت بسیار معتقد هستند. این‌که دقیقا از لحاظ زمانی، لجستیک و نیروی انسانی چه ظرفیتی دارند و برای بکارگیری آنها با بیشترین بهره‌وری، چگونه باید برنامه‌ریزی کنند.
تیم‌های چابک چه در بعد تیمی و چه فردی، درصد قابل توجهی از زمان‌شان را به برنامه‌ریزی اختصاص می‌دهند؛ شاید تا ۲۰ درصد!
اما وقتی برنامه‌ریزی به اتمام رسید و تصمیمات گرفته شد، فاصله تصمیم تا عمل آنها بسیار کوتاه است. ممکن است به اندازه وقتی‌که برای نوشیدن یک فنجان چای باید صرف شود.
این ویژگی از نتیجه‌گرایی تیم‌های چابک ناشی می‌شود. آنها به ضرب‌المثل «به‌عمل کار برآید» معتقد هستند و تنها زمانی دست از کار می‌کشند که آن کار «تمام» شده باشد.

۵) تخصص‌گرایی و چند پتانسیلی‌بودن

ویژگی آخر اعضای تیم چابک، عمیق‌بودن هر یک از آنها در یک تخصص و حرفه و در عین‌حال توان، فعالیت‌ در حوزه‌های دیگر -در حد قابل قبول- است.
مثلا در یک تیم تولید محتوا، فردی را در نظر بگیرید که در نویسندگی بسیار خبره است. اما در عین حال توانایی طراحی گرافیک یا ویرایش ویدیو را نیز در حد قابل قبولی دارد. اگرچه در آن دو مهارت، به‌اندازه نویسندگی عمیق نیست.
این ویژگی باعث می‌شود آن عضو، فرد بسیار مطمئن و قابل اتکایی در بحث نویسندگی باشد، اما در شرایط خاص می‌تواند از پس برخی دیگر از امور هم برآید. بر همین اساس کاری روی زمین نمی‌ماند!

بیشتر بخوانید: چگونه کارهای تیمی را مدیریت کنیم؟

ساختار و نقش‌های اصلی در تیم‌ چابک

تیم‌های چابک به‌دلیل تعداد کم و از طرفی جنس خاص پروژه‌هایی که انجام می‌دهند، ساختاری افقی و تقریبا مسطح دارند.
یعنی در تیم‌های چابک بر خلاف تیم‌های کاری سنتی، شاهد سلسله‌مراتب و روابط بروکراتیک نیستیم. صرفا نقش‌ها براساس تقسیم مسئولیت و در قالب فرآیندهای کاری تعریف می‌شود. زیرا اصولا ما از یک «تیم» صحبت می‌کنیم نه یک ساختار کسب‌وکاری.
به‌عبارتی حتی فردی که به‌عنوان مدیر تیم انتخاب می‌شود، از لحاظ سِمت تیمی با سایرین تفاوتی ندارد. این مقوله را بیشتر باید از زاویه تقسیم وظایف نگاه کرد. به هر حال وقتی چند نفر گردهم جمع می‌شوند، یکی از آنها باید بین خود و سایر افراد تیم هماهنگی‌هایی ایجاد کند.
معمولا تعداد نفرات تیم‌های چابک، بین ۳ تا ۹ نفر است. هر تیم از تعدادی کارشناس (Expert) و متخصص (Specialist) تشکیل شده که همگی زیر چتر مدیریت یک ارشد (Master) گرد هم آمده‌اند.
این تیم از طریق ارشد خود با مالک محصول (Product Owner) در ارتباط است. برخی مالک محصول را عضوی از تیم چابک می‌دانند و برخی دیگر خیر. اجازه دهید درباره این نقش‌ها بیشتر توضیح دهیم تا مفهوم بهتر انتقال پیدا کند.

نقش‌ها در یک تیم چابک
نقش‌ها در یک تیم چابک

الف) مالک محصول

مالک محصول (PO) کسی‌ است که به‌طور مستقیم در محصول، ذی‌نفع است. حال ممکن است خودش سرمایه‌گذار یا ایده‌پرداز اصلی باشد یا نماینده شرکت یا تیم ذی‌نفعی که تولید محصول را به تیم چابک سفارش داده است. این محصول تقریبا می‌تواند هر چیزی باشد؛ از یک نرم‌افزار یا سایت اینترنتی تا گجت یا یک محصول فناورانه.
گاهی نیز ممکن است یک تیم چابک، خود تصمیم به طراحی و توسعه محصولی بگیرد. در آن صورت یکی از افراد تیم به‌عنوان مالک محصول انتخاب می‌شود. مثلا این فرد می‌تواند ایده‌پرداز محصول باشد.
نقش مالک محصول، طراحی محصول و بررسی پیوسته روند توسعه آن مبتنی بر نیاز بازار و مشتریان است. به‌عبارتی مالک، روی وجوه بیزینسی و تجاری محصول متمرکز است.

ب) ارشد یا مدیر تیم چابک

ارشد یا مدیر تیم چابک در وهله اول وظیفه دارد نیازها و خواسته‌های مالک محصول را به اعضای تیم منتقل کند. سپس بر همین اساس، چرخه‌های کاری، زیرپروژه‌ها، شاخص‌های کلیدی (KPI) و هر آن‌چه برای به‌سرانجام‌رساندن پروژه نیاز است را با همکاری سایر اعضای تیم تعریف و دیده‌بانی کند.
از طرفی دیگر ارشد، مالکِ محصول را به‌طور پیوسته در جریان روند پیشرفت پروژه و چالش‌های آن قرار دهد تا مطمئن شود تیم در مسیر درستی برای رسیدن به نتیجه حرکت می‌کند.
اغلب مدیر تیم چابک را به اسکرام مستر (Scrum Master) نیز می‌شناسند. علت این است که در ابتدای شکل‌گیری مدیریت چابک، تنها متد مدیریت چابک اسکرام وجود داشت و این نقش به اسکرام مستر مشهور شد.
این نامگذاری، حتی با وجود ابداع متدهای دیگر مدیریت چابک نیز همچنان باقی ماند. به این معنا که ممکن است تیمی چابک از متد کانبان استفاده می‌کند، اما مدیر تیم را همچنان اسکرام مستر خطاب می‌کنند!

ج) کارشناسان و متخصصان

با توجه به هر پروژه لازم است کارشناسان و متخصصان خبره و متناسب با آن، که با متد مدیریت چابک آشنا هستند، برای پیشبرد پروژه انتخاب شوند. مثلا برای توسعه یک نرم‌افزار حسابداری ممکن است به یک متخصص برنامه‌نویسی، یک کارشناس تست محصول، یک متخصص طراح UI/UX و کارشناس حسابداری، نیاز باشد.

بیشتر بخوانید: مدیریت فرآیند چیست؟

تیم‌های چابک به چه ابزارهای مدیریتی نیاز دارند؟

تیم‌های چابک برای مدیریت پروژه‌های‌شان به سه نوع ابزار مهم نیاز دارند:
۱) ابزار ارتباطی (به‌خصوص برای مدیریت دورکاری)
۲) ابزار مدیریت پروژه
۳) ابزار مدیریت اسناد و جلسات

ابزار مدیریت تیم‌های چابک
ابزار مدیریت تیم‌های چابک

هم‌اکنون بیشتر تیم‌های چابک نیازهای ارتباطی خود را از طریق پیام‌رسان‌ها و نرم‌افزارهای گفتگوی آنلاین رفع می‌کنند. برای طراحی و پیشبرد فرآیندهای کاری نیز ابزارهای مدیریت پروژه آنلاین مختلفی وجود دارد. همچنین به‌کمک سرویس‌های هاستینگ آنلاین، آرشیوسازی اسناد پروژه و جلسات نیز کار چندان دشواری نیست.
در سال‌های گذشته ابزارهای مختلفی برای مدیریت پروژه، مدیریت جلسات، بهبود ارتباطات سازمانی و… توسعه یافته‌اند. اما مشکل بزرگ این ابزارها، عدم یکپارچگی در ارائه خدمات به تیم‌های چابک است. به‌طوری که بیشتر تیم‌های چابک، مجبورند برای رفع نیازهای خود، از چندین ابزار و پلتفرم مختلف استفاده کنند.

بالونت ابزاری یکپارچه برای تیم‌های چابک

در این میان، پیام‌رسان و جعبه‌ابزار کاری بالونت، توانسته بخش گسترده‌ای از نیازهای مدیریتی در تیم‌های چابک را بر بستر یک پیام‌رسان یکپارچه، ارائه کند. به‌طوری‌که تمامی اعضای یک تیم، می‌توانند با نصب نسخه‌های موبایل و وب بالونت، بیشتر نیازهای مدیریتی خود را تنها در یک بستر رفع نمایند.
مجموعه سرویس‌های بالونت مانند مدیریت پروژه، مخزن جلسه، دفتر مالی، تالار گفتگو، کانال آموزش، فرم‌ساز و… می‌توانند بخش قابل قبولی از نیازهای هر تیم، به‌خصوص تیم‌های چابک را مرتفع سازند.
هم‌اکنون تیم‌های کاری متعددی از نسخه‌های عمومی و سازمانی بالونت برای پیشبرد فعالیت‌های مجموعه و تیم‌شان بهره می‌گیرند. شما نیز به کمک لینک‌های زیر می‌توانید، به‌صورت رایگان بالونت را دانلود کرده و به این خانواده بپیوندید:

اسکرام‌بان (Scrumban) چیست؟

اسکرام‌بان چیست؟
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

مناسب‌ترین به‌جای بهترین

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های تیم‌های کاری و مدیران پروژه‌ها استفاده از روش‌هایی است که بتوانند به‌کمک آن، کارها را با کیفیت و سرعت مناسب به سرانجام برسانند.
در سال‌های اخیر با ابداع روش مدیریت چابک، تحولاتی در مدیریت برخی پروژه‌ها (به‌خصوص در حوزه‌های فناوری) ایجاد شد. به‌مرور با توجه به نیازها، در ذیل این روش، متدهایی ابداع شدند؛ مانند اسکرام، کانبان، لین و غیره.
استفاده از هر متد، برای گروهی از پروژه‌ها مناسب است و اسکرام‌بان هم از این قاعده مستثنی نیست. به‌عبارتی نباید از مقایسه این روش‌ها، به‌دنبال خروجی‌هایی مانند «بهترین روش»، «برنده» و غیره باشیم. بلکه بهتر است به‌دنبال «مناسب‌ترین متد» نسبت به کسب‌وکارمان باشیم.

مقایسه اسکرام، کانبان و اسکرام‌بان
مقایسه اسکرام، کانبان و اسکرام‌بان

در ادامه با بیان ویژگی‌های متدهای اسکرام و کانبان، تلاش می‌کنیم به دیدگاه بهتری برسیم که آیا برای تیم کاری یا شرکت و سازمان ما استفاده از اسکرام مناسب‌تر است یا کانبان؛ یا متد ترکیبی این دو که به اسکرام‌بان معروف است.

بیشتر بخوانید: مدیریت چابک چیست؟

اسکرام‌بان چیست؟

همان‌طور که از نام اسکرام‌بان (Scrumban) مشخص است، این متد بخش‌هایی از هر دو روش اسکرام و کانبان را در خود جای داده است. به‌طور مثال در این روش ما با قسمت‌هایی شامل تعریف نقش‌ها، جلسات روزانه و شکست کارها روبرو هستیم که از اسکرام الگو گرفته شده است. از آن طرف از اصول طراحی فرآیندها، انعطاف‌پذیری و تخته کانبان؛ برای کنترل پروژه استفاده می‌شود.
در یک دید کلی‌تر می‌توان گفت اسکرام‌بان، از لحاظ فنی و تکنیکال به اسکرام شباهت دارد و از نظر مفهومی و کارکرد از کانبان تبعیت می‌کند.

شباهت‌های اسکرام و کانبان

از آن‌جایی که خاستگاه متدهای اسکرام و کانبان، مدیریت چابک است، این دو متد شباهت‌هایی به یکدیگر دارند. برخی از این شباهت‌ها به شرح زیر هستند:
• اسکرام و کانبان، هر دو روش‌های تجربی هستند. یعنی برای بررسی اثربخشی آن‌ها در پیشبرد پروژه‌های‌تان، لازم است آن‌ها را پیاده‌سازی کرده و به‌طور تجربی نتیجه استفاده از آن‌ها را بررسی کنید.
• هر دو متد به اعضای تیم‌های کاری این امکان را می‌دهند که محصولات متعددی را توسعه دهند؛ حال به‌صورت موازی یا در توالی یکدیگر.
• هر دو روش از سیستم زمان‌بندی کششی (Pull Scheduling) برای پیشبرد پروژه استفاده می‌کنند؛ به این معنا که فرآیندها براساس «نیاز واقعی مشتری» و «محصول نهایی» طراحی می‌شوند. این روش در مقابل «سیستم زمان‌بندی فشاری» است که معمولا براساس «پیش‌بینی‌ها» و برخی «پیش‌فرض‌ها» عمل می‌کنند.
• این روش‌ها، کار در حال پیشرفت (WIP) را با اصولی متفاوت «محدود» کرده و تا حد امکان به جلوگیری از ایجاد گلوگاه (Bottleneck) در پروژه کمک می‌کنند.
• روش‌های کانبان و اسکرام بر «تحویل مداوم و پیوسته محصول» تاکید دارند و به‌طور مرتب روی «بهبود و شفافیت فرآیندها» متمرکز هستند.

شباهت‌های اسکرام و کانبان
شباهت‌های اسکرام و کانبان

بیشتر بخوانید: کانبان چیست؟

تفاوت‌های اسکرام و کانبان

هرکدام از متدهای اسکرام و کانبان براساس نیازی خاص شکل گرفته‌اند. پس تفاوت‌های ویژگی‌های هر دو متد امری اجتناب‌ناپذیر است. این تفاوت‌ها به شرح زیر هستند:
• اسکرام به «نقش‌های مشخصی» برای پیشبرد تسک‌ها و فعالیت‌ها نیازمند است. در حالی‌که در کانبان عموما نقش پیش‌فرضی در نظر گرفته نمی‌شود.
• اسکرام براساس «تکرار چرخه‌ها»، «بهبود مستمر فرآیندها» و «انتشار» عمل می‌کند. اما در کانبان این امکان وجود دارد که کارها در هر فرآیند با آهنگ مشخصی و «در زمان موردنیاز» به نتیجه برسند.
• اسکرام بر پایه «تکرارها»، کار در حال پیشرفت را محدود می‌کند؛ در مقابل کانبان این محدودیت را بر هر «جریان کاری (Workflow)» اعمال می‌کند.
• در اسکرام به‌دلایل مختلف از جمله «حفظ یکپارچگی پروژه»، تغییر اسپرینت‌ها (Sprint) و داستان‌های کاربری (User Story) به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. ولی کانبان در این خصوص انعطاف‌پذیری بیشتری دارد.
• تخته اسکرام بعد از هر اسپرینت نیاز به «بازطراحی» دارد. منتها در کانبان این‌گونه نیست و چه بسا یک تخته کانبان و فرآیندهای موجود در آن بارها از سوی تیم برای پروژه‌ها و محصولات مختلف استفاده شوند.
• تیم‌های اسکرام اغلب دارای یک تخته اسکرام واحد هستند؛ ولی در کانبان هر یک از اعضای تیم می‌توانند یک تخته کانبان مختص به‌خود داشته باشند.

تفاوت‌های اسکرام و کانبان
تفاوت‌های اسکرام و کانبان

چه زمان از اسکرام‌بان استفاده کنیم؟

اسکرام عموما برای پروژه‌های بزرگ و تولید محصولاتی کاربرد دارد که نیازمند طراحی پایه و سپس توسعه پایدار و بهبود مستمر هستند. اگر برای اولین‌بار است که می‌خواهید از روش مدیریت چابک در کسب‌وکارتان استفاده کنید، به احتمال زیاد با مقاومت‌هایی از سوی کارکنان روبرو می‌شوید. زیرا این روش‌ها در مواردی با متدهای کلاسیک مدیریت پروژه، در تضاد هستند.
از این رو شاید بهتر باشد در ابتدا از «اسکرام» استفاده نکنید و پیاده‌سازی روش مدیریت چابک را از متد «کانبان» در کسب‌وکارتان شروع کنید. همچنین اگر به‌درستی نمی‌دانید کانبان بهتر است یا اسکرام، احتمالا بهره‌گیری از متد ترکیبی اسکرام‌بان بتواند، نقطه شروع کم‌ریسک‌تری برای مدیریت پروژه‌هایتان باشد.
در صورتی‌که مدل بهینه برای کسب‌وکار شما اسکرام است، بعد از مدتی با اطمینان از آموزش و تطبیق‌پذیری کارکنان با متد کانبان، می‌توانید از اسکرام‌بان به‌عنوان یک متد میانی برای تغییر به‌سمت اسکرام بهره بگیرید. اگرچه ممکن است در نهایت به این نتیجه برسید اسکرام‌بان متد بهینه‌تری برای پیشبرد پروژه‌های‌تان است و در همان مرحله گذار، تغییر را متوقف کنید.

بیشتر بخوانید: مدیریت کارهای تیمی | چگونه کارهای تیمی را مدیریت کنیم؟

مقایسه بین اسکرام، کانبان و اسکرام‌بان

در جدول زیر مقایسه کاملی بین سه روش گفته شده، انجام شده است. به‌کمک این جدول می‌توانید تفاوت‌ها و شباهت‌های موجود را بهتر درک نمایید:

تفاوت روش‌های اسکرام، کانبان و اسکرام‌بان
تفاوت روش‌های اسکرام، کانبان و اسکرام‌بان

آیا برای استفاده از متد اسکرام‌بان می‌توان از بالونت کمک گرفت؟

یکی از سرویس‌های بسیار مهم و پرکاربرد بالونت، سرویس پروژه است. این سرویس که بر مبنای متد کانبان طراحی شده، امکان استفاده از اجزای اصلی این متد مانند تخته کانبان، لیست، کارت و… را برای تیم‌های کاری فراهم می‌کند.
لازم به‌ذکر است که امکانات بالونت صرفا به سرویس پروژه محدود نشده و تیم‌های چابک می‌توانند از سایر ابزارهای این برنامه مانند فرم‌ساز، مخزن جلسه، تالار گفتگو، کانال آموزش و… بهره ببرند.

هم‌اکنون تیم‌های کاری مختلفی از نسخه‌های عمومی و سازمانی بالونت برای پیشبرد فعالیت‌های مجموعه و تیم‌شان بهره می‌گیرند. شما نیز می‌توانید از طریق لینک‌های زیر این پیام‌رسان سازمانی را دانلود و استفاده نمایید: