مهارتی برای تقویت سایر مهارتها!
از همان دوران بچگی تا امروز، یادگیری همیشه همراه ما بوده است. راه رفتن، یکی از اولین مهارتهایی است که بیشتر انسانها در همان ابتدای دوران کودکی با آن دست و پنجه نرم کرده و برای یادگیری آن وقت گذاشتهاند. پس از آن، صحبت کردن، تنهایی غذا خوردن، خواندن و نوشتن و… دیگر مواردی هستند که انسانها برای یادگیری آنها با چالش روبهرو میشوند.
در محیطهای کاری نیز بحث یادگیری، موضوعی بسیار مهم است. چرا که درآمد حاصل شده از هر شغل، دقیقا بر اساس میزان مهارت و توانایی افراد برای ارائه یک خدمت یا تولید یک محصول بدست میآید. مثلا یک دبیر زبان انگلیسی، باید ابتدا خودش زبان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرد تا بتواند آن را به دیگران نیز آموزش دهد.
اما نکته جالب در مورد یادگیری این است که خودِ یادگیری، مهارت است! مهارتی که به کسب یا تقویت سایر مهارتها منجر میشود. پس اگر کسی بخواهد در یک زمینه خاص مهارت کسب کرده و متخصص شود، باید در ابتدا مهارت یادگیری خود را تقویت نماید.
در این مطلب از سایت بالونت، با نکاتی برای تقویت مهارت یادگیری در محیطهای کاری بیشتر آشنا میشویم.
دانستنِ دلایل یادگیری
کسی که میداند چه چیزی را برای چه کاری یاد میگیرد، بهتر یاد خواهد گرفت! این جمله ساده حاوی دو نکته ارزشمند است که باید به آنها توجه گردد:
• دانستنِ دلیل یادگیری، فرآیند یادگیری را سادهتر میکند؛
• دانستنِ دلیل یادگیری، باعث میشود بدانید باید چه چیزهایی را بیاموزید.
با شروع یادگیری در هر حوزهای، دنیایی از سوالات و دریایی بیانتها از منابع مختلف نمایان میشوند. تا مدت نسبتا زیادی، بیشترِ فکر و تمرکز افراد درگیر این مسئله است که از کجا شروع کرده و چه منابعی را برای یادگیری استفاده نمایند.
مطمئنا هر کدام از منابع یادگیری، نکات و اطلاعات ارزشمندی ارائه میکنند. اما از آنجایی که یادگیری سریع (Fast Learning) یک ویژگی بسیار مهم در دنیای امروز به شمار میآید، نباید زمان خود را صرف یادگیری مطالبی کرد که به تخصص و مهارتهای فعلی ما کمک قابل توجهی نمیکنند.
افزایش تمرکز
یکی از مهمترین ملزومات یادگیری درست و سریع، داشتن تمرکز کافی است. زمانیکه در حال یادگیری یک مطلب جدید هستید، آن موضوع ابتدا در ذهن شما پردازش شده و در حافظه کوتاه مدت قرار میگیرد. پس از آن و با تکرار مطالبِ مطالعه شده، میتوان آن مطالب را به حافظه بلندمدت انتقال داد یا اصطلاحا آن مفاهیم را تثبیت نمود.
در تمامی فرآیندهای یادگیری، «تمرکز» یک رکن اساسی است. چراکه تا تمرکز وجود نداشته باشد، انتقال اطلاعات به حافظه کوتاه مدت و پس از آن به بلندمدت، عملا غیر ممکن خواهد بود. به همین دلیل، اغلب افرادی که در یادگیری توانایی بالایی دارند، معمولا از تمرکز بسیار خوبی نیز بهرهمند هستند.
برای افزایش تمرکز روشهای مختلفی ما وجود دارد که بسته به نیاز و تواناییها میتوان هر کدام از آنها را انتخاب کرده و استفاده نمود. نکته مهم در مورد افزایش تمرکز، استمرار در آن است. بیشتر روشهای تقویت و افزایش تمرکز، باید به صورت مستمر انجام بگیرند. تنها در این صورت است که این روشها بازدهی مطلوب خود را خواهند داشت.
بیشتر بخوانیم: روشهای تقویت تمرکز در محیطهای کار!
تعیین سبک یادگیری
با کمی تلاش میتوان پیچیدهترین مطالب و مفاهیم آموزشی را یاد گرفت؛ البته به شرط آنکه از سبک یادگیری مخصوص به خودمان استفاده نماییم! هر شخص یک سبک یادگیری دارد که با استفاده از آن، یادگیری مطالب جدید برایش سادهتر و سریعتر خواهد بود. مثلا عدهای ترجیح میدهند یک موضوع را با صدای بلند برای خود تکرار کنند تا آن را یاد بگیرند و عدهای دیگر، سکوت کامل را مناسبترین شرایط برای یادگیری خود میدانند.
نکته مهم در مورد سبک یادگیری، تشخیص به موقع و درست آن است. بسیاری از افراد حتی در سنین بالا نیز نمیتوانند سبک یادگیری خود را به خوبی تشخیص دهند و همین موضوع، بر روی فرآیند یادگیری آنها تاثیرات مخربی میگذارد.
بهطور کلی برای یادگیری سه روش کلی وجود دارد:
• یادگیری دیداری
• یادگیری شنیداری
• یادگیری لمسی-حرکتی
عنوان هر کدام از این روشها، گویای ویژگیها و نحوه استفاده از آنها نیز هست. مثلا در نوع یادگیری دیداری، فرد تمایل دارد با دیدن تصاویر، ویدیوها و مثالهای متنوع؛ موضوع جدید را یاد بگیرد. برای چنین فردی اگرچه امکان یادگیری از طریق سایر روشها از جمله روش شنیداری نیز وجود دارد، اما بیشترین بازدهی، زمانی حاصل خواهد شد که برای یادگیری از طریق روشهای دیداری اقدام کند.
استفاده در عمل
بهترین روش برای تثبیت یک مطلب آموزش دیده شده، اجرا و استفاده از آن در عمل است. صدها کتاب، دهها دوره آموزشی، بهترین اساتید و… نمیتوانند تضمینکننده یادگیری یک مطلب باشند تا زمانیکه آن مطلب در عمل مورد استفاده قرار گیرد.
مثلا یک خلبان تازهکار را تصور کنید که به دنبال تجربه کردن اولین پرواز خودش است. با وجود تکنولوژیهایی مانند ابزارهای شبیهساز پرواز (Flight Simulator Tool)، هیچ چیز نمیتواند به اندازه یک پرواز واقعی برای او تجربه به همراه داشته باشد!
محیطهای کاری، جایی برای اجرا و استفاده از مطالبی هستند که پیشتر آنها را به صورت تئوری یاد گرفتهایم. البته در چنین محیطهایی، مدیران تیمها باید بتوانند بر کارِ کارکنان کمتجربه خود نظارت کنند. مثلا در همان مثال خلبان تازهکار، هیچگاه چنین فردی نمیتواند به تنهایی و به یکباره پرواز را تجربه کند. معمولا چنین افرادی برای مدتی در کنار یک خلبان با تجربهتر، به پرواز کردن میپردازند تا خودشان برای یک پرواز واقعی آماده شوند.
بروز برخی از اشتباهات توسط افراد کمتجربهای که در ابتدای راه خود قرار دارند، امری غیر قابل اجتناب است. اما مدیران تیمهای مختلف سازمان میتوانند این اشتباهات را به حداقل رسانده و در محیطی آزمایشی از بروز اشتباهات غیر قابل جبران، جلوگیری نمایند. باید به تمامی کارکنان فرصت اشتباه کردن داده شود تا بتوانند مهارتها و تواناییهای خود را به نمایش بگذارند.
نپرداختن به جزئیات
یکی از بزرگترین آفتهای یادگیری، پرداخت بیش از حد به جزئیات است. این موضوع آنقدر جدی است که حتی ممکن است به معضل بزرگتری به نام «همه چیز دانی» تبدیل گردد. در هر زمینه کاری که فعالیت میکنید، مطالب آموزشی آنقدر وسیع هستند که بدون اغراق هیچکس نمیتواند به تمامی آن مطالب اشراف کامل داشته باشد.
متاسفانه برخی از افراد در هنگام یادگیری، همیشه به دنبال جزئیات بیشتر هستند و پس از شنیدن یک موضوع جدید، میخواهند در آن موضوع نیز تا جایی که میتوانند اطلاعات بدست آورند. این دقیقا نقطه مقابل یادگیری سریع است که پیشتر به اهیمت آن در دنیای امروز اشاره شد.
برای جلوگیری از قرارگیری در باتلاق همه چیز دانی و پرداختن بیش از حد به جزئیات، یک راهکار ساده وجود دارد: هر مطلب را زمانی یاد بگیریم که به آن نیاز داریم. در هنگام یادگیری نیز دقیقا به قسمتهایی توجه کنیم که مربوط به نیاز فعلیمان است. موضوعی که در قسمتهای قبلی به آن اشاره شده، یعنی دانستنِ دلایل یادگیری، در این بخش گرهگشا خواهد بود.
استفاده از تجربیات همکاران
همکاران با تجربه، یک گنجینه ارزشمند برای یادگیری هستند. افرادی که مطالب ارائه شده توسط آنها را نمیتوان در هیچ کتاب یا دوره آموزشی بهسادگی بدست آورد. به دلیل آنکه این افراد برای مدتی طولانیتر، با کار مورد نظر درگیر بوده و تجربیاتی بسیار ارزشمد بدست آوردهاند.
در هر محیط کاری، تعدادی از کارکنان، تجربیاتی بیشتر نسبت به سایر همکاران خود دارند. افرادی که به دنبال یادگیری و کسب مهارت هستند باید ارتباطی درست با چنین افرادی برقرار نمایند. هر همکاری مشترک با افراد باتجربه در محیط کار، مانند یک کلاس درس است که نکات آموزشی ریز و درشت مختلفی به دنبال دارد.
تعیین زمان مناسب برای یادگیری
علاوه بر سبک یادگیری، زمان هم معیار بسیار مهمی در فرآیند یادگیری است. بیشتر کارکنان به دلیل مشغلههای کاری، آموزش و یادگیری خود را به بعد از زمان کاری خود موکول میکنند. اگرچه نمیتوان به این افراد خرده گرفت اما با کمی مدیریت زمان، میتوان از زمانهای خود استفاده بهتری برده و بازدهی فرآیند یادگیری را افزایش داد.
کال نیوپورت (Cal Newport) در کتاب کار عمیق، روشهایی برای عمیق کار کردن ارائه میکند که حتی میتوان از این روشها برای یادگیری نیز استفاده نمود. در مقاله «روشهای زمانبندی کار عمیق» میتوانید اطلاعات بیشتری در اینباره بدست آورده از زمانهای به ظاهر مُردهی خود، بهترین بهره را ببرید.
آموزش به همکاران
بالاترین سطح یادگیری یک مطلب زمانی رخ میدهد که بتوانید آن را با تسلط برای دیگران نیز توضیح دهید. در محیطهای کاری بهترین گزینه برای آموزش، سایر همکاران هستند. همکارانی که میتوانید بر اساس نیازشان، هر چند وقت یکبار یکی از مطالب جدیدی که آموزش دیدهاید را با آنها به اشتراک بگذارید.
در بسیاری از سازمانهای مدرن امروزی، تیمهای کاری بخشی از زمان کاری خود در یک هفته را به آموزشهای گروهی اختصاص میدهند. در این آموزشها، یکی از افراد مطلبی مرتبط با تیم را که از قبل یاد گرفته است، انتخاب کرده و سعی میکند با بیانی ساده برای سایر همکاران خود نیز توضیح دهد.
علاوه بر تقویت مهارت یادگیری، این کار میتواند باعث تقویت کار تیمی و گروهی نیز گردد. بسیاری از اعضای تیمها در انجام کارگروهی با مشکلاتی روبهرو هستند که برگزاری کلاسهای آموزشی درونتیمی میتواند به آنها نیز کمک کند.
بیرون آمدن از ناحیه امن
گاهی نیاز است کمی از ناحیه امن خارج شده و خود را به چالش بکشیم! همیشه مواجه شدن با یک چالش جدید، نکات آموزشی و تجاربی ارزشمند را با خود به همراه دارد. به شرط آنکه این چالشهای تعمدی، تحت نظارت یک مدیر خوب صورت بگیرند.
هرگز نمیتوان در موقعیتهای شغلی حساس، فرآیندها و روالهای کاری را تغییر داده و به اصطلاح خود را به چالش کشید. چرا که در چنین موقعیتهایی، یک اشتباه کوچک نیز خسارات غیر قابل جبرانی به همراه دارد. اما در بیشتر کسبوکارهای معمولی که از فرآیندهایی ساده پیروی میکنند، گاهی نیاز است که خود را به چالش بکشیم.
همانطور که گفته شد، برای ایجاد یک چالش جدید باید هماهنگیهای لازم با مدیران تیمها صورت بگیرد. در این صورت مدیران شرایطی امنتر را برای ایجاد تجارب اعضای تیمهای خود فراهم میکنند که در صورت شکست نیز، خسارتی قابل توجه به دنبال نداشته باشد.
بیرون آمدن از ناحیه امن و تلاش برای تجربه کردن فعالیتهای جدید، علاوه بر اینکه به یادگیری کارکنان کمک میکند، باعث تقویت خلاقیت نیز خواهد شد. گاهی نیاز است که به مسائل، خارج از چارچوب استاندارد آنها نگاه کنیم تا راهکارهای هوشمندانهتری نمایان شوند.
بیشتر بخوانیم: روشهای تقویت خلاقیت در محیطهای کاری!
عدم تعصب به تجارب قبلی
از دیگر دشمنان یادگیری، تعصب کورکورانه نسبت به تجارب و اطلاعات قبلی است. بسیاری از کارکنان بدلیل تعصبلات نابهجا، فرصت طلایی یادگیری را از خود دریغ میکنند. مسئله بسیار مهمی که نه تنها به خود این افراد، بلکه به تیم آنها نیز آسیب میرساند.
پیش از شروع یادگیری باید ابتدا این فرهنگ در بین کارکنان ایجاد شود که نباید نسبت به اطلاعات قبلی و تجارب خود، تعصب داشته باشند. بهخصوص آنکه در بسیاری از کسبوکارها بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات و تکنولوژی، اطلاعات و روشهای کاربردی به شکل مستمر در حال تغییر و بروزرسانی هستند.
یادگیری؛ راه تداوم موفقیت!
بدون اغراق، زمانیکه یادگیری متوقف میشود، رشد و پیشرفت نیز متوقف خواهند شد. کسانی که به یادگیری خود اهمیتی نمیدهند، مدام در حال درجا زدن هستند و حتی در برخی از مشاغل، ممکن است خیلی زود از میدان رقابت با دیگران خارج شوند.
با نکات ارائه شده در این مطلب، میتوان فرآیند یادگیری را بهطور قابل ملاحظهای بهبود بخشید. فرآیندی که برای بسیاری از افراد، کاملا خستهکننده و طاقتفرسا شده است. در عصر حاضر، یادگیری و کسب مهارتهای جدید یک انتخاب نیست. بلکه یک موضوع حیاتی برای تداوم موفقیت در محیطهای کاری به حساب میآید.