تیم موفق؛ ثمره ارتباطات موفق!
اگر نخواهیم درگیر تعاریف پیچیده موفقیت در کار تیمی شویم، ذکر همین نکته کافی است که برای داشتن یک تیم موفق، باید ارتباطات اعضای آن را بهخوبی مدیریت نمود. تیمی که اعضای آن با یکدیگر ارتباطات بهتری دارند، همیشه میتوانند با بالاترین بهرهوری به اهداف تعیین شده خود، دست پیدا کنند.
اما گاهی برای آنکه همه اعضای یک تیم کاری بتوانند در کمال آرامش و بهدور از حواشی با یکدیگر کار کنند، به یک معجزه نیاز است! چرا که همه ما انسانیم و هر انسانی میتواند سهوا یا عمدا، زمینهساز ایجاد یک اختلاف شود. این اختلافات چه در زندگی شخصی و چه در محیطهای کاری، کاملا غیر قابل اجتناب هستند.
مدیران تیمها و سازمانها، میتوانند تا حدود زیادی از ایجاد و تشدید چنین اختلافاتی بین کارکنان خود جلوگیری نمایند. وظیفه اصلی این افراد، شناسایی بهموقع اختلافات و جلوگیری از تشدید آنهاست. در قدمها بعدی، میتوان برای رفع مشکلات و جلوگیری از تکرار آنها برنامهریزی کرد.
در این مطلب از وبلاگ سایت بالونت، به بررسی نکاتی برای مدیریت اختلافات اعضای تیمهای کاری خواهیم پرداخت.
نکات مهم برای مدیریت اختلافات در تیمهای کاری
تعیین و اجرای قوانین عادلانه
شاید کمی عجیب به نظر برسد اما، قوانین و دستورالعملهای تیمی میتوانند خود باعث ایجاد اختلاف بین اعضای تیم باشند! زمانیکه قوانینی عادلانه برای مدیریت تیم و سازمان پیادهسازی نشده است، حتی اختلافات میتواند از محدوده تیم خارج شده و دامنه وسیعتری را در بر بگیرد.
قوانین تعیین شده برای جلوگیری و رفع اختلافات، باید دو ویژگی بارز داشته باشند:
۱- شفاف و کاملا گویا
۲- قابل اجرا بهصورت برابر برای همه افراد
به جرات میتوان گفت اگر حتی یکی از موارد بالا در هنگام تعیین قوانین و دستورالعملها، در نظر گرفته نشود، کمکم اختلافات بین کارکنان و اعضا شروع شده و ادامه مییابد. چرا که کارکنان، توجه کاملی به محیط اطراف خود دارند و هر رفتار ناعادلانهای خیلی زود آنها را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
اما از طرفی، زمانیکه قوانینی عادانه و کاملا گویا برای مدیریت اختلافات تیمی در نظر گرفته شده است، همه اعضای تیم تمام تلاش خود را بکار میگیرند تا به چنین اختلافاتی دامن نزنند. هر چند که «تعیین قوانین» تنها بخش کوچکی از پیمودن مسیر موفقیت در این زمینه است و «اجرای درست قوانین» اهمیت بسیار بیشتری دارد.
شناخت دقیق اعضا و کارکنان
زمانیکه یک تیم کاری بهتازگی تشکیل شده است، هیچکدام از اعضای آن، هیچ دیدگاهی نسبت به یکدیگر ندارند. بهمرور زمان، اعضای تیم نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کرده و زمینههای آشنایی بیشتر، شروع میشود. این مرحله بسیار مهم است چرا که اگر شناختی درست در آن ایجاد شود، احتمالا بسیاری از اختلافات آتی، به حداقل خواهند رسید.
مانند بیشتر مسائل درونتیمی، در این مورد نیز نقش مدیر تیم بسیار پر رنگتر از سایر اعضا است. در حقیقت اولین کسی که باید نسبت به تمامی اعضای تیم شناخت کافی پیدا کند، مدیر تیم است. پس از آنکه مدیر تیم از اعضای تیم خود شناختی کافی بدست آورد، وظیفه دیگر او، شناساندن «درست» اعضای تیم به یکدیگر است.
شناختی که مدیر تیم نسبت به سایر اعضا بدست میآورد، در موارد زیر اهمیت بیشتری دارد:
• شناخت خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی
• آگاهی از مشکلات اعضای تیم (شخصی یا کاری)
• آگاهی از باورها، اعتقادات و خط قرمزها
زمانیکه مدیر تیم نسبت به موارد بالا، آگاهی نسبتا کاملی داشته باشد، میتواند پیش از شروع اختلافات از وقوع آنها جلوگیری کند! این موضوع را در نکته بعدی بیشتر بررسی خواهیم کرد.
بیشتر بخوانیم: نکات طلائی برای مدیریت هرچه بهتر تیمهای کاری!
جدی گرفتن نشانهها
یک اختلاف درونتیمی مسئلهساز، معمولا از مجموعه اتفاقاتی ساده و بیاهمیت شروع میشود که همگی نشانههای مختلفی از خود بروز میدهند. مدیران تیمها و سازمانها، باید نسبت به این اتفاقات ساده و بهظاهر بیاهمیت، کاملا هوشمندانه برخورد کرده و تمامی نشانهها را جدی بگیرند.
مثلا اگر دو تن از اعضای یک تیم که پیش از این، ارتباط صمیمانهای باهم داشته و حالا به یکباره از هم فاصله گرفتهاند، این موضوع احتمالا نشانهای از ایجاد اختلاف بین آنهاست. یا اگر سرعت ارتباطات کاری دو نفر از کارکنان کاهش یافته و بهنوعی آن دو نفر باعث ایجاد یک گلوگاه (Bottleneck) در پروژه تیم شدهاند، ممکن است اختلافی بین آنها ایجاد شده باشد.
هرچه تجربه مدیران تیمها بالاتر میرود، نشانههای منفی و احتمالی برای ایجاد اختلافات درونتیمی را سریعتر شناسایی میکنند. این تشخیص بهموقع، مزایای مختلفی برای تیمها به همراه دارد چرا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است!
البته توجه به نشانهها نباید به یک وسواس فکری تبدیل شود. مثلا مدیری که هر پالس منفی در تیم خود را یک اختلاف تلقی میکند، میتواند خود باعث ایجاد اختلافات باشد! نباید این مسئله به قدری وسواسگونه باشد که کمکم اعضای تیم را نسبت به مدیرشان حساس کرده و اعتماد بین آنها را خدشهدار کند.
هنر گفتگوی موثر
زمانیکه بیشتر اختلافات بین اعضا و مشکلات درونتیمی، با گفتگو قابل حل شدن هستند، دیگر چه نیازی به استفاده از سایر روشها خواهد بود؟!
با گفتگو میتوان بیشتر اختلافات موجود را شناسایی، پیشبینی و رفع نمود. البته این گفتگو باید یک مکالمه هوشمندانه و هدفمند باشد تا با استفاده از آن، مدیر تیم بتواند اطلاعات مورد نیاز خود را بدست آورده و برای اقدامات بعدی از آنها کمک بگیرد.
گفتگوی موثر، به یک مهارت کلی گفته میشود که طی آن، مدیر تیم پس از تشخیص یک اختلاف و عوامل دخیل در آن، بهصورت مجزا و فردبهفرد به گفتگو با آنها میپردازد. این گفتگو ظرافتهای خاص خود را دارد که آن را کمی پیچیدهتر میکند. شاید به همین دلیل است که آن را «هنر گفتگوی موثر» مینامند.
گفتگوهای موثر برای رفع اختلافات بین اعضای تیم، با اهداف مختلفی شکل میگیرند که مهمترین آنها عبارتند از:
• آگاهی از جزئیات اختلاف از زبان عوامل درگیر
• شنیدن صحبتهای طرفین بدون هیچ پیشداوری
• تعیین دلایل ایجاد اختلاف
• تصمیمگیری عادلانهتر بر اساس شواهد
و…
همانطور که گفته شد این گفتگو باید به صورت فردی و مجزا با تکتکِ عوامل دخیل در اختلاف انجام شود. در غیر این صورت، نه تنها هیچ گفتگوی موثری شکل نگرفته است، بلکه به احتمال بسیار بالا، مدیر تیم نمیتواند تصمیم عادلانهای برای اختلاف پیش آمده، اتخاذ کرده و مشکلات بعدی بر سر راه تیم قرار خواهند گرفت.
برخورد قاطع با کارکنان مسموم
زمانیکه فرد یا افراد اصلی در ایجاد و تشدید اختلافات تیمی شناسایی میشوند، باید با آنها قاطعانه برخورد کرد! در غیر این صورت خیلی زود اختلافات، تشدید شده و ممکن است حتی حیات تیم یا کسبوکار تحت تاثیر قرار بگیرد.
معمولا وقتی در مورد برخورد قاطع با عوامل ایجاد اختلاف یا تنش در تیمها صحبت میشود، بسیاری از افراد راهکارهایی مانند اخراج را بهترین راه حل ممکن بدانند. اما در واقعیت، همیشه حذف این افراد، بهترین راهکار ممکن نیست! چرا که ممکن است حذف و اخراج چنین افرادی، مشکلات جدیتری برای تیم به دنبال داشته باشند.
منظور از برخورد قاطعانه با چنین افرادی، برخوردی است که به آنها اشتباهاتشان را یادآور میشود؛ نه برخوردی که باعث القای این حس شود که تمام پلهای پشت سرشان، خراب شدهاند! مطمئنا این برخورد، در چارچوب همان قوانینی خواهد بود که در قسمت اول مطلب، اهمیت تعیین و اجرای عادلانه آنها، یادآوری شده بود.
برخورد، تنبیه، مجازات یا هر اسم دیگری که برای واکنش به عوامل ایجاد اختلاف در تیمهای کاری در نظر گرفته میشود، باید به صورت آشکارا برای سایر اعضا مشخص باشد. در این صورت سایر اعضای تیم متوجه این موضوع خواهند شد که اشتباهات آنها دقیقا چه پیامدی برایشان به دنبال خواهد داشت. از طرفی همه افراد مطمئن خواهند شد که با فرد خاطی، طبق قوانین و مقررات تعیین شده، برخورد شده است.
آگاهسازی اعضای تیم
انجام کار تیمی، به مجموعهای از مهارتها و تخصصها نیاز دارد. بسیاری از افراد میتوانند بهصورت فردی کار خود را ماهرانه انجام دهند اما زمانیکه در کالبد یک تیم قرار میگیرند، همه چیز شکل و شمایل تازهای پیدا میکند.
اعضای تیم باید نسبت به مفهوم «تیم» و «کار تیمی» آگاه باشند. باید بدانند که کار تیمی نیازمند فداکاری، صبر، مدارا با همکاران، گذشت، خویشتنداری، کنترل هیجانات و… است. اگر چنین موضوعی در تیمی دیده نمیشود، این وظیفه مدیر تیم است که نسبت به آگاهسازی اعضای تیم خود اقدام کند. مطمئنا همانقدر که آموزش اعضای تیم در زمینه تخصصشان اهمیت دارد، آموزش دیدن و آگاهی نسبت به مهارتهای کار تیمی نیز مهم است.
اگرچه ایجاد نگرش کار تیمی و تشویق افراد برای احترام به آن، فرآیندی زمانبر است و مجموعه اقدامات ریز و درشت مختلفی را طلب میکند، اما میتوان به کمک موارد زیر این فرآیند را تسریع کرده و تاثیر آن را بیشتر نمود:
• فرهنگسازی در مورد اهمیت کار تیمی
• برگزاری دورههای آموزشی برای تقویت مهارتهای کار تیمی
• عملگرایی مدیران تیمها به عنوان الگوی سایر اعضا
• الگو گرفتن از تیمهای کاری موفق
• ارائه پاداشهای تیمی
• ایجاد رقابتهای سالم بین تیمی
و…
هر چه مفهوم «من» در تیمها کمرنگتر شده و همه چیز به سمت «ما» بودن برود، مطمئنا از اختلافات بین اعضا کاسته خواهد شد. چرا که همه افراد خود را به عنوان یک تیم میشناسند و سعی دارند عضوی موثر در دستیابی به اهداف تیمی باشند. در این مسیر کسی خود را بالاتر از دیگران نمیداند و همه برای کمک کردن به همکاران خود، نهایت تلاش خود را بکار میبرند.
بیشتر بخوانیم: ۱۰ عادت مهم که موفقیت شغلی شما را تضمین میکنند!
زیر چتر فرهنگ کاری و قوانین عادلانه
در این مطلب، نکاتی برای جلوگیری و رفع اختلافات اعضا در تیمهای کاری مورد بررسی قرار گرفت. اما نباید این مسئله مهم فراموش شود که، اختلافات درونتیمی و مشکلات ارتباطی بین اعضای تیم، مواردی نیستند که همیشه به سادگی بتوان آنها را شناسایی و برطرف نمود. اما داشتن یک فرهنگ کاری درست و تبعیت از مجموعه قوانینی عادلانه، میتواند ایجاد و تشدید چنین تنشهایی را به حداقل برساند.