کار عمیق، راهکاری برای دستیابی به تمرکز
بمباران اطلاعاتی یکی از چالشهای مهم جوامع مختلف در دهههای اخیر است. کافی است برای چند دقیقه یکی از شبکههای اجتماعی خود را باز کرده و یا تلویزیون را روشن کنیم. در همین مدت زمان کوتاه، ما در معرض دهها یا صدها نکته اطلاعاتی مختلف قرار میگیریم. اما سوال اصلی اینجاست که آیا ما به تمامی این اطلاعات نیاز داریم؟!
مطمئنا پاسخ بیشتر افراد به این سوال منفی است. اما نکته عجیب این است که عدهای از این افراد در مقابل دریافت اطلاعات ناخواسته هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند! از طرفی برخی دیگر معتقدند که در مواجهه با این هجمه اطلاعاتی، نمیتوان مقاومت کرده و یا میزان آن را مدیریت نمود. با هر نگاهی که به این موضوع داشته باشیم، «هدر رفت زمان» و «کاهش تمرکز» بهای سنگینی است که ما برای انجام کارهای مهمتر پرداخت میکنیم. در سالهای اخیر مفهومی با عنوان «کار عمیق» (Deep Work) مطرح شده است که به ما کمک میکند تا بتوانیم از پرداخت این هزینههای سنگین جلوگیری کنیم. در ادامه با این مفهوم کاربردی و ارزشمند بیشتر آشنا میشویم.
کار عمیق چیست؟
اصلاح کار عمیق برای اولین بار توسط «کال نیوپورت» (Cal Newport) و در کتابی با همین عنوان مطرح شد. در اوایل انتشار این کتاب، انتقاداتی زیادی به آن وارد شد؛ اما خیلی زود منتقدین آن تحت تاثیر مفاهیم عمیق این ایده قرار گرفتند و به علاقهمندان و طرفدارانش تبدیل شدند. اصلیترین تعریف از کار عمیق توسط خود کال نیوپورت بیان میشود:
«انجام فعالیتهای حرفهای در حالتی متمرکز و عاری از هرگونه حواسپرتی، بهگونهای که از ظرفیتهای شناختی فرد در بیشترین شکل ممکن استفاده شود. این فعالیتها باید به ایجاد ارزش جدید و تقویت مهارتها منجر شوند و تکرار آنها توسط افراد دیگر کار سختی باشد.»
همانگونه که در این تعریف مشخص است، کال نیوپورت هر کاری با تمرکز بالا را صرفا کار عمیق نمیداند. او معتقد است کاری را میتوان عمیق تلقی کرد که برای “هدفی مشخص” انجام شود، “ارزش” ایجاد کند و در راه ایجاد این ارزش، حتما “مهارتهای فردی و تخصصی” تقویت شود.
به چه کارهایی میتوان عمیق گفت؟
شاید در نگاه اول؛ فعالیتهای روزانه بسیاری از افراد به ارزشی مشخص ختم شده و همیشه باعث تقویت شدن مهارتهای مختلفشان شود. اما آیا میتوان این کارها را کار عمیق تلقی کرد؟ در پاسخ به این سوال باید ویژگی دیگری را برای عمیق بودن کارها بیان کرد. ویژگیای که در تعریف قبلی به وضوح بیان نشده ولی در آن نهفته است.
کار عمیق باید در “مدت زمان کوتاهتری” نسبت به زمان عادی آن انجام شود.
این نکته کلیدی است که تفاوت اصلی بین کارهای معمولی و کار عمیق را مشخص میکند. اگر مدت زمان انجام کاری، یک هفته باشد و تقریبا همه افراد هم بتوانند آن کار را در این بازه انجام دهند، مطمئنا برچسب عمیق بودن را دریافت نمیکند. حالا اگر فرض کنیم شخصی همان کار را در طول سه روز انجام میدهد. آیا میتوانیم آن را به عنوان یک کار عمیق قلمداد کنیم؟! این موضوع همان چیزی است که در تعریف کال نیوپورت به صورت پنهانی بیان شده است.
چگونه میتوان از مفهوم «کار عمیق» استفاده کرد؟
کال نیوپرت معتقد است میزان اراده هر فرد پایین و محدود است. از نظر او اگر بخواهیم همیشه از قدرت اراده برای انجام کار عمیق استفاده کنیم، خیلی زود این نیرو به پایان خواهد رسید. به همین دلیل باید کار عمیق را به یک روتین روزانه و همیشگی تبدیل کنیم. با تمرین و تکرار برخی از عادات صحیح، میتوان این فرآیند را سریعتر و سادهتر کرد. برای اینکار میتوان از اصول زیر کمک گرفت:
به حداقل رساندن استفاده از شبکههای اجتماعی
بیشتر پیامرسانها و شبکههای اجتماعی با شعار نزدیک کردن مردم و ارتباطات بهتر شکل گرفتهاند. ولی در حال حاضر چیزی به جز سرگرم کردن و اتلاف وقت در آنها دیده نمیشود. این در حالی است که الگوریتمهای این برنامهها به گونهای طراحی شدهاند که با شناسایی و هدف قرار دادن علایق شخص افراد، آنها را به این اطلاعات تقریبا بیارزش وابسته میکنند. کال نیوپورت یکی از عوامل موفقیت در رسیدن به کار عمیق را فاصله گرفتن از چنین شبکههای اجتماعی و پیامرسانها میداند.
پیدا کردن شرایط ایدهآل برای تمرکز بیشتر
تمرکز بالا یکی از عوامل کلیدی انجام کار عمیق است. تمرکز بالا معمولا به عواملی مانند مکان، زمان و حالتهای روحی و جسمی فرد بستگی دارد. شرایط ایدهال تمرکز برای افراد مختلف، به شکلهای متنوعی ایجاد میشوند. معمولا یک الگوی مشخص برای ایجاد تمرکز در همه افراد وجود ندارد. با این حال هر فردی میتواند با انجام آزمون و خطاهای مختلف، مناسبترین شرایط برای بالاتر رفتن تمرکز خود را پیدا کند. زمانی که به بالاترین سطح از تمرکز دست پیدا کنیم، راه رسیدن به کار عمیق بسیار هموار میشود.
تعریف کردن اهداف با مدت زمان مشخص
هنگام برنامهریزی برای یک کار مشخص، همواره باید مدت زمان انجام آن را نیز مشخص کرد. زمانبندی در برنامهریزی یک اصل ثابت است اما برای انجام کار عمیق باید مدت زمان را به حداقل رساند. شاید در ابتدا، مشخص کردن زمان، کمی دشوار به نظر برسد اما با تکرار میتوان به تخمینهای دقیقی برای به انجام رساندن کارهای مختلف در زمانی کوتاه دست پیدا کرد.
در کتاب کار عمیق مثال جالبی برای استفاده از این تکنیک بیان شده است. جی کی رولینگ، نویسنده معروف و خالق آثار هریپاتر در اقدامی عجیب اما قابل تامل در یک هتل گران قیمت اتاقی رزرو میکند تا در آن مشغول نوشتن آخرین سری از کتابهای هریپاتر بشود. هزینه بالای این اتاق باعث شد تا جی کی رولینگ خود را مجبور کند تا هرچه سریعتر نوشتن کتاب را به پایان برساند. این محدودیت باعث شد که او به صورت عمیق بر روی نوشتن کتاب متمرکز شود تا بتواند با هزینه کمتری، داستان را به پایان برساند.
تعیین معیارهای قابل اندازهگیری
برای تشخیص میزان موفقیت در کار عمیق، همواره معیارهای قابل اندازیگیری نیاز است. این معیارها کمک میکنند تا در بازههای زمانی مختلف بتوان میزان تسلط بر کار عمیق را تخمین زد. به طور مثال یک استاد دانشگاه میتواند معیار خود را تعداد مقالههای معتبر علمی ارائه شده در یک سال قرار دهد. کال نیوپرت مثال خوبی برای این نمونه است. او با استفاده از ایده کار عمیق توانست میزان مقالات منتشر شده خود در یک سال را نسبت به سالهای قبل از آن، بیش از ۴ برابر افزایش دهد.
استراحت به موقع و کافی
کار عمیق، فرآیندی طاقتفرسا و خسته کننده است. هنگام انجام کار عمیق، مغز بالاترین بازدهی خود را دارد. این عملکرد باعث خستگی مغز خواهد شد. از سوی دیگر این خستگی ذهنی، خستگی جسم را نیز با خود به همراه میآورد. برای دستیابی مجدد به بالاترین میزان بازدهی در انجام کار عمیق، استراحت کافی و به موقع بسیار ضروری است. البته استراحت کردن صرفا به معنای خوابیدن نیست. هر کاری که باعث شود ذهن برای مدتی از کار عمیق فاصله بگیرد، به نوعی استراحت کردن محسوب میشود.
اهمیت دادن به سایر کارها در زمان مشخص
با تمام ویژگیهای مثبت و کاربردهایی که مفهوم کار عمیق ارائه میکند، زندگی انسان نمیتواند به صورت شبانهروزی بر مبنای آن جلو رود. به همین خاطر باید برای کارهای دیگر نیز برنامه دقیق تنظیم کرده و برای رسیدگی به آنها زمان کافی در نظر گرفت. با استفاده از این برنامهها در مدت زمانی مشخص، اطرافیان نیز از زمانهای فراغت فرد مطلع شده و به او در رسیدن به تمرکز بالاتر کمک خواهند کرد. اختصاص زمان کافی به سایر کارها نیز نوعی استراحت محسوب میشود.
استمرار، شرط لازم و کافی برای موفقیت
از آنجایی که قدرت اراده انسان محدود است، ممکن است انجام کار عمیق پس از مدتی طاقتفرسا و سخت شود. با تبدیل کار عمیق به یکی از عادتهای روزانه میتوان از قدرت ناخودآگاه ذهن استفاده کرد و بدون اراده کارهای خود را به صورت عمیق انجام داد.
به زودی مطلب دیگری در مورد روشهای انجام کار عمیق در بلاگ سایت بالونت ارائه خواهیم کرد که به کمک یکی از آنها میتوانید دستاورد بهتری از کار عمیق داشته باشید.