مهم‌ترین نکات برای ارتقای شغلی!

نکات مهم برای ارتقای شغلی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

نباید در یک نقطه متوقف شد!

درجا زدن و سکون در یک نقطه خاص، خیلی زود باعث نارضایتی افراد می‌شود. ویژگی جاه‌طلبی انسان و تمایل به کمال بیشتر، خیلی سریع هر فردی را از درجا زدن، خسته می‌کند. شاید با ایجاد یک تغییر (حتی تغییری کوچک) بتوان از این سکون جلوگیری کرده و احساس رضایت درونی بیشتری کسب کرد.
عدم تمایل افراد به سکون، فقط مربوط به زندگی شخصی آنها نیست. کسی را تصور کنید که سال‌هاست، وظایف تکراری و خسته‌کننده‌ای را در «محل کار» خود انجام می‌دهد. وظایفی که برای او هیچ چالش جدید و مطلبی آموزنده به همراه ندارند. در این حالت می‌توان گفت، درجا زدن و سکون حتی می‌تواند در «محیط‌های کاری» نیز اتفاق بیافتد.
شاید بهبود یا ارتقا شغلی (Job Promotion)، یک راه حل خوب برای جلوگیری از ایجاد چنین مشکلی باشد. موضوعی که در این مقاله از وبلاگ سایت بالونت به آن پرداخته‌ایم. در ادامه با نکات مختلفی آشنا خواهیم شد، که می‌توانند به ارتقا شغلی کمک کرده و مسیر کارکنان را برای دستیابی به جایگاه‌های شغلی جدید، هموارتر کنند.

چرا ارتقا شغلی، یک معامله برد – برد است؟

یکی از رایج‌ترین اشتباهاتی که اغلب در سازمان‌های کوچک با مدیران کم‌تجربه دیده می‌شود، اهمیت‌ندادن به ارتقا شغلی کارکنان است. اغلب در چنین سازمان‌هایی، این تصور ایجاد شده است که ترفیع رتبه کارکنان، صرفا به سود کارکنان بوده و سازمان از این تغییر، هیچ سودی نخواهد برد.

معامله برد-برد ارتقای شغلی در سازمان‌ها
معامله برد-برد ارتقای شغلی در سازمان‌ها

اما در واقعیت، ارتقا شغلی به معنای «قرار دادن کارکنان در جایگاه مناسب‌شان» است. جایگاه شغلی مناسب نیز به «افزایش بهره‌وری کارکنان» منجر خواهد شد. در نهایت افزایش بهره‌وری کارکنان، افزایش بهره‌وری سازمانی را به‌دنبال دارد. این زنجیره به هم متصل، کاملا به سودِ هر دو طرف، یعنی کارکنان و مدیران سازمان است.

ارتقا شغلی به چه عواملی بستگی دارد؟

تغییر جایگاه شغلی کارکنان به عوامل مختلفی بستگی دارد. هر کدام از این عوامل می‌توانند فرآیند ارتقا شغلی را سهولت بخشیده یا باعث ایجاد مشکلاتی در آن شوند. در هر صورت، دو عامل بسیار مهم، ارتقای شغلی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهند:
۱- سیاست‌ها و قوانین سازمان (به‌کمک شاخص‌های ارتقای شغلی)
۲- عملکرد شخصی
بدیهی است که برای ارتقای شغلی کارکنان، این موضوع باید در سیاست‌های سازمان و شرکت مربوطه، تعریف شده باشد. لزوما این موضوع در سازمان‌هایی با ساختار سلسله‌مراتبی (Hierarchy) صدق نمی‌کند. در هر سازمانی می‌توان قوانین و سیاست‌های شفافی تعریف کرده و فرآیند بهبود جایگاه شغلی کارکنان را بر اساس آنها پیش برد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، مفهوم دقیق «ارتقا شغلی» است. در باور عموم، ارتقا شغلی صرفا به بهبود «جایگاه و سِمَت افراد» اشاره دارد؛ یعنی مثلا فردی که در گذشته عضوی از یک بخش سازمان بوده و حالا به «مدیر» آن تبدیل شده است. اما در واقعیت، ارتقای شغلی می‌تواند مفهوم وسیع‌تری داشته باشد.
به‌طور مثال، ارتقا شغلی می‌تواند خود را صرفا در قالب «افزایش حقوق» نشان دهد. یعنی ضمن حفظ سمت و جایگاه یکی از کارکنان، صرفا حقوق او افزایش پیدا می‌کند. اما این افزایش حقوق، معمولا وظایف و مسئولیت‌های جدیدی برای فرد به دنبال دارد.

ترفیع رتبه و ارتقا جایگاه شغلی
ترفیع رتبه و ارتقا جایگاه شغلی

عملکرد شخصی نیز، از دیگر عوامل ضروری در ارتقا شغلی است. در ادامه مطلب، به ارائه نکاتی خواهیم پرداخت، که می‌توانند در فرآیند ارتقا شغلی کارکنان، تاثیر بسزایی داشته باشند.

نکات مهمی که به ارتقا شغلی کمک می‌کنند

یادگیری و کسب مهارت‌های جدید

حتی اگر بحث ارتقا شغلی در میان نباشد، دانستن این نکته بسیار ضروریست که با یادگیری مهارت‌های جدید، می‌توان از سکون جلوگیری کرده و گام‌های بسیار موثری در جهت موفقیت فردی برداشت.
در بیشتر سازمان‌ها، ارتقا شغلی با محول‌کردن مسئولیت‌های جدید همراه است. مطمئنا این مسئولیت‌ها، به مهارت‌های نرم یا سخت متفاوتی نسبت به گذشته نیاز دارند. پس می‌توان از این موضوع به یک نکته بسیار مهم در جهت ارتقا شغلی پی برد:
فردی که در یک سازمان به دنبال ارتقا جایگاه شغلی است، باید مهارت‌ها و تخصص‌های جایگاه شغلی مورد نظر خود را به‌خوبی شناسایی کرده و برای یادگیری آنها، برنامه‌ریزی کند.

بیشتر بخوانیم: نکات مهمی که هنگام برنامه‌ریزی باید در نظر گرفت!

مشورت کردن با مدیر

با فرض آن‌که قرار است برای ارتقا شغلی خود برنامه‌ریزی کرده و مهارت‌های مورد نیاز آن را بیاموزیم، یک سوال جدید مطرح می‌شود. چه مهارت‌هایی برای این تغییر مورد نیاز است و باید چه تخصص‌های جدیدی کسب کنیم؟
دانستن این‌که سازمان و شرکت، در چه موقعیتی قرار داشته و به چه تخصص‌هایی نیاز دارد، برای کارکنان، کار چندان ساده‌ای نیست. معمولا این مدیران بخش‌ها هستند که اطلاعات بیشتری در این زمینه داشته و شرایط فعلی را بهتر درک می‌کنند.

مشورت کردن با مدیر برای ارتقای شغلی
مشورت کردن با مدیر برای ارتقای شغلی

یکی دیگر از نکاتی که می‌تواند به ارتقا شغلی افراد کمک کند، مشورت با مدیر یا سرپرست (Supervisor) تیم‌ها یا دپارتمان‌های سازمان است. این افراد می‌توانند مجموعه‌ای از مهارت‌ها و تخصص‌های مورد نیاز برای ارتقا شغلی را به کارکنان معرفی کرده و در این مسیر مانند یک مشاور خوب، فرد را راهنمایی کنند.

افزایش مهارت مسئولیت‌پذیری

در مقاله «روش‌های افزایش مسئولیت‌پذیری شغلی»، با اهمیت این ویژگی و صفت اخلاقی بیشتر آشنا شدیم. افرادی که در محل کار خود، مسئولیت‌پذیری بیشتری دارند، همیشه از «اولین» افراد دارای صلاحیت برای ارتقای شغلی خواهند بود.
علت این موضوع نیز کاملا بدیهی است؛ جایگاه‌های شغلی مختلف، مسئولیت‌های متفاوتی دارند. پس طبیعتا افرادی می‌توانند خیلی سریع‌تر این مسئولیت‌ها را پذیرفته و برای انجام دادن‌شان اقدام کنند که به اندازه کافی، مسئولیت‌پذیر باشند.
برای افزایش مهارت مسئولیت‌پذیری، می‌توانید مقاله اشاره شده در ابتدای این قسمت را مطالعه نمایید.

پذیرش وظایف و نقش‌های بیشتر

فردی که با جدیت به‌دنبال ارتقا شغلی است، هیچ ابایی از پذیرش وظایف و نقش‌های جدید ندارد! چنین فردی با اعتماد به نفس بالا، همیشه خودش را آماده چالش‌های جدید کرده و به شکل داوطلبانه، برای پذیرش مسئولیت‌های جدید اقدام می‌کند.

استقبال از پذیرش وظایف جدید برای ارتقای شغلی
استقبال از پذیرش وظایف جدید برای ارتقای شغلی

البته این نکته همان‌قدر که مفید است، می‌تواند مستقیما کیفیت کار افراد را نشانه بگیرد. به‌طور مثال، پذیرش وظایف جدید توسط فردی که در شرایط فعلی وظایف خود را با کیفیت مطلوب انجام نمی‌دهد، به منزله تیر خلاص است.
هرکس با هر جایگاهی که در شرکت یا سازمان خود دارد، باید ابتدا کیفیت کار خود را به بالاترین حد ممکن رسانده و پس از آن به‌دنبال پذیرش وظایف جدید و مسئولیت‌های بیشتر باشد.

نشان‌دادن مهارت‌های مدیریتی

هنگام حرکت به سمت لایه‌های بالایی سازمان و قرارگیری در جایگاه‌های شغلی مهم‌تر، باید مهارت‌های مدیریتی و رهبری نیز بهبود یابند. فردی که در تلاش است از سمت شغلی خود به جایگاه بالاتری ترفیع پیدا کند، باید از هر فرصتی برای به نمایش گذاشتن مهارت‌های مدیریتی‌اش، استفاده نماید.
برای این کار،‌ توجه به نکات زیر می‌تواند مثمر ثمر باشد:
• کمک به سایر همکاران و جلب اعتماد آنها
• داوطلب‌بودن برای سرپرستی تیم در شرایط مورد نیاز
• تحسین ویژگی‌های مثبت همکاران در جمع و احترام به مهارت‌های آنها
• تقویت مهارت‌های مدیریت زمان، کار تیمی، حل مسئله و…
• ارائه با کیفیتِ وظایفِ محول شده
و…

بیشتر بخوانیم: نکات مهم برای تقویت مهارت حل مسئله!

نمایش انگیزه فردی

افراد علاقه‌مند به ترفیع شغلی، همیشه به‌خوبی انگیزه خود را برای این کار به نمایش می‌گذارند. در این مورد، صرفا پرسیدن سوالاتی مانند: «آیا امسال ارتقا شغلی خواهم داشت؟» کفایت نمی‌کند. این علاقه‌مندی باید در نحوه کارکردن، کیفیت انجام‌دادن کارها، تلاش برای تغییر وضعیت و به‌طور کلی در انگیز فرد مشخص باشد.
به‌طور کلی، افرادی که واقعا برای ارتقا شغلی خود انگیزه کافی را دارند، برای شرکت و سازمان‌شان، «ارزش‌آفرینی» می‌کنند. به‌علاوه، این افراد نسبت به جایگاهی فعلی خود کاملا «متعهد» بوده و «وفاداری» خود را نسبت به سازمان‌شان، اثبات می‌کنند.

انگیزه برای بهبود رتبه و ارتقا شغلی
انگیزه برای بهبود رتبه و ارتقا شغلی

لب کلام؛ متفاوت باشید!

تمام موارد گفته شده در این مطلب، به یک نکته ساده اشاره می‌کنند: تفاوت! اگر قرار است برای فردی ارتقای شغلی اتفاق بیافتد، باید نسبت به دیگران متفاوت باشد. این تفاوت می‌تواند با هر کدام از نکات گفته شده مانند مسئولیت‌پذیری بیشتر، سطح مهارت بالاتر،‌ انگیزه بیشتر و… رقم بخورد.
پس اگر به‌دنبال ارتقا شغلی و دستیابی به جایگاه‌های بالاتر هستید، باید برای ایجاد این تفاوت تلاش کنید. تفاوتی که شما را از دیگران متمایز کرده و باعث می‌شود، مدیران سازمان بتوانند با خیال آسوده‌تری، جایگاه شغلی‌تان را ارتقا بخشند.

مهم‌ترین نکاتی که باید برای برنامه‌ریزی کردن، بدانیم!

نکات مهم در برنامه‌ریزی
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

برنامه‌ریزی: بیست؛ اجرا: صفر!

اگر بخواهیم منصفانه به زندگی شخصی خود نگاه کنیم، با برنامه‌ریزی‌های کوچک و بزرگ مختلفی روبه‌رو می‌شویم. از دفترچه یادداشت کارهای روزانه گرفته تا ابزارها و اپلیکیشن‌های مدیریت کارها؛ همه از برنامه‌ریزی‌های مختلفی که هرگز به نتیجه مشخصی ختم نشده‌اند، پُر شده است.
همه ما تاحدی به اهمیت برنامه‌ریزی واقفیم که کتاب‌های مختلفی را در مورد آن مطالعه کرده‌ایم. کتاب‌هایی که هر کدام روشی را برای برنامه‌ریزی پیشنهاد می‌دهند و نویسنده آن معتقد است با این روش حتما می‌توان به برنامه‌ریزی خود پایبنده بوده و به اهداف خود جامع عمل پوشاند.

بیشتر بخوانید: دستیابی به اهداف به‌کمک روش هارادا!

پیروی از این کتاب‌ها و روش‌های مطرح شده در آنها نیز فقط تا مدت کوتاهی دوام می‌آورد و بعد از آن، دوباره به پله اول باز می‌گردیم. شاید بهتر است یک بار برای همیشه از خودمان بپرسیم: مشکل از چیست؟ ما به‌خوبی برنامه‌ها را اجرا نکرده‌ایم یا مشکل از برنامه‌ریزی‌های انجام شده است؟
برای پاسخ به این سوال، باید به این نکته اشاره کرد که، موفقیت در اجرای یک برنامه به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما «نحوه اجرا» و «کیفیت برنامه»، هر دو از مهم‌ترین عوامل در آن هستند. در ادامه این مطلب از وبلاگ سایت بالونت، با نکاتی آشنا خواهیم شد که کیفیت برنامه‌ریزی‌ها را بالاتر برده و باعث سهولت در اجرای آنها می‌شوند.

اهمیت برنامه‌ریزی در موفقیت
اهمیت برنامه‌ریزی در موفقیت

نکات مهم برای افزایش کیفیت برنامه‌ریزی

تعیین شفاف هدف

هر فرد زمانی به برنامه‌ریزی نیاز دارد که یک «هدف» مشخص داشته باشد. این هدف می‌تواند هر چیزی باشد. مانند:
• آماده‌شدن برای ازدواج تا دو سال آینده
• خرید لپ‌تاپ جدید با امکانات بیشتر
• یادگیری ۲ مهارت جدید در حوزه کاری
• یادگیری یک زبان جدید
• شرکت‌کردن در کنکور و ورود به دانشگاه
• کم‌کردن ۵ کیلوگرم وزن تا ۳ ماه آینده
و…

همه موارد گفته شده در بالا، از جنس «هدف» هستند. اهدافی که برای دستیابی به آنها، باید برای «مدتی مشخص» تعدادی «کار مشخص» را انجام داد. مثلا فردی که به‌دنبال لاغر شدن است، باید هر روز ورزش کند، به رژیم غذایی خود پایبند باشد و…
اما «دقیق» بودن اهداف، بحث دیگری است که بر کیفیت برنامه‌ریزی‌ها تاثیر چشم‌گیری دارد. مثلا اگر شخصی بگوید: «من می‌خوام یک زبان جدید یاد بگیرم.» هدف مبهمی برای خود در نظر گرفته است. او باید با سوالات زیر، هدف خود را کاملا شفاف و گویا کند:
• چه زبانی؟
• در چه مدت؟
• از چه ابزارهایی کمک بگیرم؟
• چگونه برنامه‌ریزی روزانه کنم؟
و…
هرچه فرد به سوالات بیشتری پاسخ دهد، هدف شفاف‌تری برای خود ترسیم کرده است. در نتیجه بهتر می‌تواند برای دستیابی به آن هدف، برنامه‌ریزی کند.

ویژگی‌های یک هدف خوب
ویژگی‌های یک هدف خوب

واضح بودن یک هدف، اگرچه مهم‌ترین ویژگی آن است، اما یک هدف خوب ویژگی‌های دیگری نیز دارد. به‌صورت کلی یک هدف باید SMART باشد! این SMART بودن یعنی:
S (Specific): کاملا شفاف و واضح باشد؛
M (Measurable): بتوان آن هدف را اندازه‌گیری کرد؛
A (Attainable-Acceptable): با توجه به شرایط، قابل دسترس باشد؛
R (Relevant-Realistic): با رسالت و اهداف عالی ما در تضاد نباشد؛
T (Time-bound-Timely): در یک بازه زمانی بتوان آن را به سرانجام رساند.

برنامه‌ریزی سبک و متناسب

قبل از برنامه‌ریزی برای دستیابی به هر هدف، یادآوری این نکته کاملا ضرویست که «سنگ بزرگ، نشانه نزدن است!».
هنگام برنامه‌ریزی،‌ هرگز نباید «عینک واقع‌بینی» از چشم‌تان برداشته شود. در غیر این‌صورت با حجمی از کارهای تلنبار شده روبه‌رو خواهید شد که خیلی زود شما را از رسیدن به هدف نهایی‌تان ناامید می‌کنند.
«تناسب داشتن» یکی از مهم‌ترین عوامل در افزایش کیفیت برنامه‌ریزی است. این تناسب باید برای موارد مختلفی مانند مدت زمان روزانه شخص، قدرت جسمی و انرژی، شرایط روحی، ابزارها و… در نظر گرفته شود.
همه دوست دارند در طول روز ۱۲ ساعت مهارت‌های جدید یاد بگیرند، درس بخوانند،‌ کار کنند و یا روی پروژه‌های شخصی خود متمرکز شوند؛ اما آیا چنین موضوعی در عمل شدنی است؟ مطمئنا برای همه افراد نه. هر کدام از ما ویژگی‌های جسمی، ذهنی، خانوادگی و… متفاوتی داریم که باید متناسب با آنها برنامه‌ریزی کرد.

شاید بهترین راه‌حل، استفاده از برنامه‌ریزی‌های سبک، در ابتدای کار باشد. برنامه‌ای که با گام‌های کوچک‌تر شروع شده و به‌مرور سخت می‌شود. مثلا فردی که به دنبالِ لاغر شدن است، اگر از همان روز اول در برنامه خود ۱ ساعت دویدن در نظر بگیرد، حتی یک روز هم به آن برنامه پایبند نخواهد بود!

عدم تناسب در برنامه‌ریزی
عدم تناسب در برنامه‌ریزی

در حالی‌که همین فرد اگر با روزی ۱۰ دقیقه شروع کرده و هر هفته ۱۰ دقیقه دیگر به مدت زمان دویدن خود اضافه کند، به‌مرور زمان در مسیر موفقیت قرار گرفته و به هدف اصلی خود دست پیدا خواهد کرد.

انعطاف‌پذیری برنامه

اگر می‌خواهید به‌طور قطع به یک هدف دست پیدا نکنید، برای آن یک برنامه سخت‌گیرانه و غیر منعطف داشته باشید!
برنامه‌های غیر منعطف، از اصلی‌ترین عوامل عدم موفقیت در اجرای برنامه‌ها هستند. برنامه‌هایی که با ساختاری خشک و سخت‌گیرانه، بیشتر فرد را برای دستیابی به اهدافش ناامید می‌کنند. مثلا برنامه‌هایی که در آن، حتما باید یک کار در زمانی مشخص انجام شود و اگر فرد حتی چند دقیقه تاخیر کند، از آن عقب افتاده و عملا آن کار را انجام نخواهد داد!
این برداشتی کاملا اشتباه است که یک برنامه‌ریزی، باید با بالاترین نظم ممکن اجرا شود. هر کاری در ساعتی مشخص شروع شده و سر وقت به پایان برسد. نظم در هر کاری از جمله اجرای برنامه بسیار مفید است، اما نباید آن را ابزاری برای دشوار کردن برنامه یا بهانه‌ای برای اجرای نکردن آنها دانست.
از مواردی که به انعطاف‌پذیری بیشتر برنامه‌ها کمک می‌کنند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• تعیین بازه زمانی برای اجرای یک کار،‌ نه تعیین دقیق روز و ساعت!
• اختصاص‌دادن زمان‌هایی برای جبران کارهای انجام نشده در موعد مقرر
• در نظر گرفتن جایگزین برای کارها
• تغییر ترتیب و اولویت کارها در شرایط ضروری
و…
این موضوع کاملا طبیعی است که یک برنامه، به‌صورت کامل اجرا نشود. از طرفی تقریبا بعید است کسی بتواند، به یک برنامه به‌صورت مستمر و با بالاترین نظم ممکن، برای مدتی طولانی پایبند باشد! با دانستن این موارد، باید از شماتت خود دست کشیده و بر روی هدف اصلی تمرکز کرد.
برنامه‌ریزی با تمام مزایایی که دارد، صرفا یک ابزار برای رسیدن به هدف است و نباید آن را بهانه‌ای برای ناامید شدن دانست. با هر بار عدم موفقیت در یک برنامه، می‌توان دوباره به آن بازگشت و یا حتی برنامه دیگری تدوین نمود.

اولویت‌بندی کارها

یکی دیگر از نکاتی که برای افزایش کیفیت انواع برنامه‌ریزی‌ها می‌توان به آن توجه کرد، اولویت‌بندی کارهاست. اما تعیین همین اولویت‌ها، خود یک چالش دیگر در این زمینه است. چطور می‌توان این اولویت‌ها را به خوبی تشخیص داد و آیا تشخیص اشتباه، پیامدهای غیر قابل جبرانی به دنبال دارد؟
برای اولویت‌بندی کارها، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده نمود. یکی از محبوب‌ترین روش‌های تعیین اولویت کارها،‌ استفاده از ماتریس آیزنهاور (Eisenhower) است. این ماتریس را می‌توانید در شکل زیر مشاهده کنید:

ماتریس آیزنهاور برای اولویت‌بندی کارها
ماتریس آیزنهاور برای اولویت‌بندی کارها

این ماتریس کمک می‌کند،‌ کارهای مهم و فوری، جایگاه مهم‌تری در برنامه‌ریزی شخص داشته باشند. پس از آن می‌توان به وظایف مهم و غیر فوری اهمیت داد. در ادامه نیز سایر کارها قرار گرفته و به‌ترتیب انجام می‌شوند. از دیگر کاربردهای این ماتریس ، شناسایی و حذف فوری کارهای غیر ضروری است.
اما اولویت‌بندی کارها، چه کمکی به کیفیت برنامه‌ریزی می‌کند؟
اولویت‌بندی از چند نظر می‌تواند به بهبود یک برنامه‌ریزی کمک کند. برخی از این موارد عبارتند از:
کمک به کاهش زمان دستیابی به اهداف (به‌دلیل حذف کارهای غیر ضروری و اهمیت دادن به کارهای مهم‌تر)
افزایش تمرکز در اجرای برنامه‌ریزی (به‌دلیل حذف کارهای غیر ضروری)
استفاده حداکثری از برنامه ( به‌دلیل آن‌که در صورت تکمیل نشدن برنامه، حداقل مهم‌ترین کارهای آن انجام شده‌اند.)
و…

ارزیابی مستمر برنامه

همیشه نباید انگشت اتهام، به سمت خود ما باشد! در برنامه‌ریزی نیز گاهی خود برنامه متهم اصلی است!
یک برنامه‌ریزی، باید در زمان اجرا، بارها و بارها ارزیابی شود. در اینجا ارزیابی خود برنامه‌ریزی مهم است؛ نه ارزیابی کارهای اجرا شده در آن! این خود برنامه‌ریزی است که باید نسبت به کیفیت خودش پاسخگو باشد.
یک برنامه خوب حتما در طول اجرا بارها و بارها دستخوش تغییر خواهد شد. این تغییرات کاملا غیر قابل اجتناب هستند. ممکن است یک برنامه پس از یک ماه اجرا، کیفیت خود را از دست داده و نیازمند بروزرسانی باشد. یا ممکن است یک برنامه در شرایط قبل مفید بوده ولی در حال حاضر کاملا مضر باشد!
همه این موارد اهمیت ارزیابی خودِ برنامه را یادآور می‌شوند. هر برنامه باید در بازه‌های زمانی مشخص (هفتگی، ماهانه، فصلی، سالانه و…) مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. طول این بازه نیز، به نوع برنامه و هدفی که برای آن تعیین شده است بستگی دارد.

ارزیابی مستمر برنامه
ارزیابی مستمر برنامه

کمک‌گرفتن از دیگران

در اغلب اهداف، راهی که ما قصد پیموندن آن را داریم، پیش از ما کسانی با موفقیت گذرانده‌اند. این افراد نیز از برنامه‌های مشخصی برای این کار استفاده نموده‌اند. پس استفاده کردن از این برنامه‌ها و کمک گرفتن از این افراد، کاملا منطقی و عقلانی به‌نظر می‌رسد.
این افراد با چالش‌های موجود در این مسیر دست و پنجه نرم کرده و مطمئنا تجارب ارزشمندی در اختیار دارند. استفاده از این تجربیات به افزایش کیفیت برنامه‌ریزی دیگران نیز کمک می‌کند. مثلا کسی که رتبه برتر کنکور شده است، می‌تواند به داوطلبین کنکور در زمینه برنامه‌ریزی و معرفی منابع آزمون، راهنمایی دهد.
استفاده از تجارب چنین افرادی، برای کسانی مناسب است که در ابتدای راه نمی‌توانند برای خود یک برنامه‌ریزی متناسب و باکیفیت، تدوین کنند. به‌هرحال برنامه‌ریزی کردن نیز یک تخصص است و باید با چم و خم آن آشنا بود.
اما نباید از این نکته مهم نیز غافل شد که همه مثل هم نیستند و راه موفقیت برای همه، به یک شکل طی نخواهد شد. به‌همین خاطر حتی اگر از تجربیات دیگران برای برنامه‌ریزی استفاده می‌کنیم، باید آن برنامه را تا حد امکان برای خودمان شخصی‌سازی کنیم. با این کار احتمال رسیدن به موفقیت به‌کمک چنین برنامه‌ای، بسیار بالاتر خواهد رفت.

استفاده از ابزارهای جانبی برنامه‌ریزی

برای دستیابی به موفقیت در هر زمینه‌ای، نقش ابزارهای غیر قابل انکار است. حتی برخی از ابزارها می‌توانند به کمک برنامه‌ریزی تدوین شده آمده و کیفیت آن را به شکل قابل توجهی بهبود بخشند. البته نباید از این ابزارها،‌ انتظار معجزه داشت، چرا که چنین ابزارهایی صرفا می‌توانند به ساختاربندی برنامه کرده و برای ارزیابی عملکرد از آنها کمک گرفت.

بولت ژورنال برای برنامه‌ریزی
بولت ژورنال برای برنامه‌ریزی

یکی از بهترین ابزارها برای برنامه‌ریزی،‌ استفاده از دفترهای بولت ژورنال (Bullet Journal) است. دفترهایی که می‌توان به‌کمک آنها اهداف خود را مشخص کرده و برای هر هدف، برنامه‌ریزی کرد. این دفترها معمولا ساختار مشخصی ندارند و حتی ممکن است به حدی ساده باشند که خود فرد مجبور شود بیشتر قسمت‌های مورد نیاز خود را در آنها، طراحی کند. اما به هر حال، بولت ژورنال به ثبت کتبی برنامه کمک کرده و فرآیند اجرای برنامه‌ها را تاحدودی بهبود می‌بخشد.
از دیگر ابزارهای مفید برای برنامه‌ریزی،‌ پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌های مدیریت کار (Task Manager) یا نرم‌افزارهای مدیریت پروژه هستند. این ابزارها بر خلاف بولت ژورنال‌ها، ماهیت دیجیتالی دارند و می‌توان با هر وسیله هوشمندی از آنها استفاده نمود.

سرویس مدیریت پروژه بالونت

اگرچه پیام‌رسان بالونت صرفا یک اپلیکیشن برنامه‌ریزی نیست اما به سرویس‌های مختلفی از جمله فرم‌ساز، نظرسنجی‌ساز، تالار گفتگو، دفتر مالی و… مجهز شده است. یکی از مهم‌ترین و پرطرفدارترین سرویس‌های بالونت «پروژه» است. سرویسی که می‌توان از آن برای برنامه‌ریزی استفاده نمود.
سرویس پروژه بالونت، یک ابزار مدیریت پروژه و کار است که از مدل محبوب کانبان استفاده می‌کند. کار با این ابزار بسیار ساده بوده و به‌راحتی می‌توان پس از تدوین یک برنامه، پروسه اجرا و ارزیابی آن را به کمک سرویس پروژه بالونت انجام داد.
برخی از ویژگی‌های این سرویس عبارتند از:
• کاملا رایگان با تعرفه اینترنت مصرفی نیم‌بها
• امکان استفاده اشتراکی از سرویس به‌همراه سایر دوستان
• محیط گرافیکی ساده و جذاب
• قابلیت تهیه خروجی از پروژه‌های در حال اجرا
و…

نرم افزار مدیریت پروژه بالونت
نرم افزار مدیریت پروژه بالونت

از طریق مطلب «نرم افزار مدیریت پروژه آنلاین بالونت» می‌توانید با این سرویس بیشتر آشنا شده و قابلیت‌های مختلف آن را مشاهده نمایید.

برنامه‌ریزی به‌تنهایی جادو نمی‌کند!

در این مطلب با نکاتی برای افزایش کیفیت برنامه‌ریزی‌های شخصی بیشتر آشنا شدیم. نکاتی که تنها یکی حلقه‌های زنجیر دستیابی به اهداف هستند! برای رسیدن به اهداف و دستیابی به موفقیت‌های بیشتر به کمک برنامه‌ریزی، این نکات بسیار مفید هستند، اما نباید فراموش کرد که مسیر پر پیچ و خم موفقیت، به موارد دیگری از جمله تلاش، پشتکار، صبر و امید نیز نیاز دارد.

مهم‌ترین ابزارهایی که برای موفقیت در فریلنسینگ الزامیست!

مهم‌ترین ابزارها برای فریلنسرهای حرفه‌ای
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

مهارت بالا مهم است یا ابزار خوب؟

ارائه کار خوب و باکیفیت، علاوه بر مهارت و تخصص بالا، به ابزارهای مناسب نیز، وابسته است. یک عکاس حرفه‌ای به دوربینِ حرفه‌ای، یک معمار کارکشته به تجهیزات ساختمانی مرغوب و یک نقاش مجرب، به وسایل نقاشی استاندارد نیاز دارند تا بتوانند کار خود را در بالاترین کیفیت ارائه نمایند.
اهمیت ابزار مناسب، در هر کار و حرفه‌ای با هر نوع فعالیتی کاملا مشهود است. حتی اگر فردی می‌تواند تخصص و خدمات خود را به شکل فریلنسینگ ارائه کند، باز هم به برخی از ابزارها نیاز خواهد داشت.
در ادامه این مطلب از وبلاگ سایت بالونت، برخی از ابزارهای مورد نیاز فریلنسرهای حرفه‌ای را بررسی کرده و در نهایت یک راه‌حل جامع برای آن ارائه خواهیم کرد.

ابزارهای مورد نیاز فریلنسرها

هر فریلنسری با هر سطحی از مهارت، برای ارائه تخصص و مهارت خود، به دو نوع از ابزارها نیاز دارد:
الف) ابزارهای تخصصی
ب) ابزارهای مکمل و فرعی

ابزارهای تخصصی برای هر فریلنسر، با توجه به مهارت و حوزه کاری او تعیین می‌شوند. این ابزارها می‌توانند فیزیکی یا غیر فیزیکی باشند. مثلا دوربین برای یک عکاس، یک ابزار فیزیکی و نرم‌افزارهای گرافیکی برای طراحان، ابزارهای غیر فیزیکی هستند.

ابزار فریلنسرها
ابزار فریلنسرها

بدیهی است که افراد برای متخصص‌شدن و کسب مهارت در حوزه کاری خود، از همان ابتدا نحوه کار با چنین ابزارهایی را فرا می‌گیرند. چراکه به‌خوبی می‌دانند در آینده نزدیک، استفاده بسیار زیادی از این ابزارها داشته و عملا بدون آنها، کاری از پیش نخواهند برد.
از سوی دیگر، ورود به دنیای هیجان‌انگیز فریلنسینگ، فرد را با چالش‌های دیگری نیز روبه‌رو می‌کند. مثلا اگر فرد به عنوان کارمند در جایی مشغول بکار باشد،‌ معمولا درگیر مدیریت کارهای مالی نشده و صرفا وظایفی تخصصی را دنبال می‌کند.
یا معمولا بیشتر کارمندان، کارهای تعیین‌شده خود را از مدیران بالادستی گرفته و انجام می‌دهند. در بیشتر موارد چنین کارمندانی، درگیر مدیریت کارها و پروژه‌ها و چالش‌های مرتبط با آن نخواهند شد.
اما در فریلنسینگ، فرد علاوه بر مهارت‌های تخصصی خود، باید با برخی دیگر از مهارت‌ها از جمله فنون مذاکره، مدیریت کارها، مدیریت زمان، مدیریت مالی شخصی و… نیز آشنایی داشته باشد. این موارد نیز هر کدام به ابزارهایی نیازمندند که ما آنها را تحت عنوان «ابزارهای مکمل فریلنسینگ» می‌شناسیم.

ابزارهای مکمل فریلنسینگ

ویژگی اصلی ابزارهای مکمل فریلنسینگ، افزایش کیفیت «نتیجه کار» است. یعنی ممکن است یک فریلنسر بتواند با کمک ابزارهای اصلی کار خود، نتیجه قابل قبولی ارائه کند اما همین فرد می‌تواند به‌کمک ابزارهای مکمل فریلنسینگ، کیفیت خروجی کار خود را بهبود ببخشد.
از دیگر مزایای ابزارهای مکمل فریلنسینگ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• کمک به سامان‌دهی امور و برنامه‌ریزی
• کمک به برقراری ارتباط موثرتر با کارفرمایان و مشتریان
• دریافت بازخورد از مشتریان
• ارائه نمونه کارهای شخصی
• کاهش زمان به‌سرانجام‌رساندن پروژه‌ها
• مدیریت همزمان چندین سفارش و پروژه
• افزایش تمرکز بر روی وظایف اصلی
و…

ابزار مکمل فریلنسینگ
ابزار مکمل فریلنسینگ

در ادامه با برخی از مهم‌ترین ابزارهای مورد نیاز فریلنسرهای حرفه‌ای آشنا خواهیم شد. بدیهی است که استفاده از این ابزارها، به‌تنهایی کافی نبوده و مستلزم یادگیری مفاهیم مرتبط با آنهاست. این مفاهیم را می‌توان به‌صورت جداگانه و به‌مرور زمان، فرا گرفت.

ابزار مدیریت کارها

فریلنسرهای حرفه‌ای، پس از دریافت هر پروژه آن را به مراحل مختلفی شکسته و سپس برای اجرای هر مرحله اقدام می‌کنند. نبود یک برنامه‌ریزی مشخص و سردرگمی در اجرای مراحل، نه تنها باعث افزایش زمان تحویل پروژه می‌شود، بلکه ممکن است در نهایت به نارضایتی مشتری و لغو پروژه بیانجامد.
حتی برخی از فریلنسرها، به‌صورت گروهی فعالیت کرده یا برای خود، یک تیم مجزا تشکیل داده‌اند. گروه‌ها و تیم‌های مختلفی که ممکن است در آنِ واحد، بر روی چندین پروژه مشغول بکار باشند. در چنین شرایطی، معمولا از ابزارهای مدیریت تسک یا پروژه (Task or Project Management Tools) مانند ترلو (Trello)، جیرا (Jira) و… استفاده می‌شود.
این ابزارها، مدیریت کارهای مربوط به هر پروژه را سهولت بخشیده و از سردرگمی‌های احتمالی کم می‌کنند. هر فرد می‌داند که در هر زمان باید روی چه تسکی کار کند، مدیر پروژه می‌داند پروژه تا چه حد پیش رفته و در چه مراحلی نیاز به بهبود دارد. این‌ها تنها بخشی از مزایای ابزارهای مدیریت پروژه، برای افراد، به‌خصوص فریلنسرهای حرفه‌ای است.

ابزار مدیریت مالی شخصی

بخش مالی، بخش جدایی‌ناپذیر از هر فعالیت شغلی از جمله فریلنسینگ است. یک فریلنسر در طول فعالیت خود، با کارفرماها و مشتریان مختلفی روبه‌رو می‌شود که هر کدام از آنها نیز، در قبال دریافت یک خدمت، هزینه آن را می‌پردازند.
مدیریت چنین اموری، می‌تواند با ابزارهای مدیریت مالی شخصی، کار ساده‌تری باشد. این ابزارها امکان ایجاد تراکنش‌های مالی با جزئیات مختلف، گزارش‌گیری مالی، دسته‌بندی دخل و خرج و… را فراهم می‌کنند. مواردی که همگی می‌توانند خیال فریلنسرها را از بابت امور مالی شخصی خود، آسوده کنند.

ابزار حسابدار شخصی برای فریلنسرها
ابزار حسابدار شخصی برای فریلنسرها

ابزار و بستر انتشار نمونه کارها

از چالش‌های مهم در زمینه کار فریلنسینگ، ارائه نمونه کارهای قبلی است. این نمونه کارها نقش مهمی در تصمیم‌گیری مشتریان و انتخاب فریلنسر دارند. معمولا در بیشتر سایت‌ها و پلتفرم‌های فریلنسینگ، قسمتی برای این موضوع اختصاص یافته است که مشتریان و کارفرمایان می‌توانند با مراجعه به آن، نمونه کارهای افراد را مشاهده کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند.
اما آیا تمام مشتریان و کارفرمایان، فقط در چنین سایت‌ها و پلتفرم‌هایی حضور دارند؟ مطمئنا در بسترهای دیگری از جمله شبکه‌های اجتماعی نیز می‌توان به این افراد دسترسی داشت.
اغلب فریلنسرهای حرفه‌ای نیز به پلتفرم‌های فریلنسینگ بسنده نکرده و در رسانه‌های اجتماعی دیگر به فعالیت‌های کاری و ارائه نمونه کار می‌پردازند. مثلا شبکه‌های اجتماعی نظیر Dribbble، Behance و Pinterest بسترهای خوبی برای ارائه نمونه کارهای گرافیست‌ها، طراحان و عکاسان است.

ابزارهای ارتباطی و انجمن‌های کاری

از دیگر ابزارهای مکمل در کار فریلنسینگ، ابزارهای ارتباطی هستند. ابزارهایی که می‌توان به‌کمک آنها با افراد هم‌صنف و هم‌حوزه آشنا شده و دانش خود را به‌اشتراک گذاشت. اگرچه شبکه‌های اجتماعی در این مورد نیز می‌توانند موثر باشند، اما پراکندگی موضوعی در این شبکه‌ها، می‌تواند فریلنسرها را از موضوع اصلی، یعنی همان فعالیت‌های کاری و گپ‌وگفت در مورد مسائل تخصصی، دور کند.
لینکدین (LinkedIn) یک شبکه اجتماعی کاری و تخصصی خوب برای برقراری ارتباط با افراد مختلف است. از این طریق می‌توان با افراد متخصص در حوزه کاری خود ارتباط برقرار کرده و حتی با فرصت‌های شغلی متنوع‌تری روبه‌رو شد.
یک راه‌حلِ خوبِ دیگر، فعالیت در انجمن‌های اینترنتی (Forum) است. معمولا در انجمن‌های اینترنتی،‌ بحث‌های تخصصی با جزئیات بیشتری دنبال می‌شوند. جزئیاتی که شاید در هیچ منبعی نتوان به آنها دسترسی داشت و صرفا بر اساس تجربیات عده‌ای متخصص بدست آمده‌اند.

فعالیت در انجمن‌های اینترنتی برای فریلنسرها
فعالیت در انجمن‌های اینترنتی برای فریلنسرها
وبسایت Stack Overflow یکی از موفق‌ترین و شناخته‌شده‌ترین انجمن‌های اینترنتی در زمینه برنامه‌نویسی است. در این سایت افراد می‌توانند در بحث‌های مختلف شرکت کرده و ضمن کمک به‌دیگران برای پیشرفت، خودشان نیز مهارت‌های برنامه‌نویسی خود را بهبود ببخشند.
با کمی جستجو می‌توان به انجمن‌های تخصصی در حوزه کاری خود دست پیدا کرد. فعالیت در بیشتر این انجمن‌ها رایگان بوده و حتی می‌توان از مطالب آموزشی در چنین انجمن‌هایی، به‌صورت رایگان یا با پرداخت هزینه‌های معقول بهره‌مند شد.

ابزار ساخت نظرسنجی و دریافت بازخورد

دریافت بازخورد از طرف مشتری و کارفرما باعث شناخت نقاط قوت و ضعف خواهد شد. فریلنسرها نیز می‌توانند از این بازخوردها کمک گرفته و تخصص خود را در قالب خدمات باکیفیت‌تری ارائه نمایند.
در بیشتر پلتفرم‌های فریلنسینگ، بخشی برای ارائه بازخورد از طرف کارفرمایان و مشتریان، در نظر گرفته شده است. برخی از این نظرات به‌صورت شخصی به خودِ فریلنسر و برخی دیگر به‌صورت عمومی، برای سایر کاربران پلتفرم، قابل مشاهده هستند.
فریلنسرهایی که به‌دنبال تقویت مهارت‌های خود و ارائه خدمات باکیفیت‌تری هستند، از سایر ابزارها و روش‌های مربوطه برای دریافت بازخورد استفاده می‌کنند. یکی از این روش‌ها، استفاده از امکانات پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای برگزاری نظرسنجی‌های تخصصی است. مثلا امکان Poll که در پیام‌رسان تلگرام می‌توان از آن استفاده کرده و نظرسنجی‌های مورد نظر خود را طراحی و منتشر نمود.
اما راه‌حل بهتر، استفاده از ابزارهای نظرسنجی ساز آنلاین (Poll or Survey Maker) با امکانات کامل‌تر است. به‌کمک این ابزارها می‌توان نظرسنجی مدنظر خود را با امکانات متنوع‌تری طراحی نموده و در رسانه‌های اجتماعی، برای دریافت بازخورد در اختیار سایر افراد قرار داد.

ابزار طراحی فرم

فرم‌های اطلاعاتی می‌توانند فرآیند دریافت اطلاعات از مشتریان و ذی‌نفعان را ساده‌تر کنند. مثلا یک طراح سایت فریلنسر، می‌تواند یک فرم نیازسنجی برای مشتریان خود طراحی نموده و هر بار آن را با مشتری مربوطه به اشتراک بگذارد.
ابزارهای فرم‌ساز آنلاین (Online Form Builder) مانند گوگل‌فرم (Google Forms)، فرآیند طراحی و انتشار فرم‌های اطلاعاتی دیجیتالی را بهبود بخشیده‌اند. فریلنسرها می‌توانند از چنین ابزارهایی به عنوان یک ابزار مکمل برای فریلنسینگ استفاده نموده و فرم‌های مد نظر خود را طراحی نمایند.

ابزار مدیریت جلسات

آخرین ابزاری که می‌تواند به فریلنسرهای حرفه‌ای کمک کند، ابزاری مربوط به جلسات کاری است. به‌طور کلی یک فریلنسر می‌تواند در دو حالت با افراد مختلف جلسه برگزار نماید:
۱- جلسه با مشتریان و کارفرمایان برای شفاف‌سازی پروژه و به توافق‌رسیدن
۲- جلسه با اعضای تیم در مورد موضوعات مختلف

ابزار مدیریت جلسات برای فریلنسرها
ابزار مدیریت جلسات برای فریلنسرها

زمانی که تعداد این جلسات بیشتر شود، مدیریت آنها کاری پرچالش است. برای این کار می‌توان از ابزارهای مدیریت جلسه (Meeting Management) استفاده نمود. ابزارهایی که امکان تعریف جلسات کاری و شخصی، تعیین اعضا، زمان و مکان برگزاری جلسه و برخی دیگر از ویژگی‌ها را فراهم می‌کنند.

همه این ابزارها، یکجا باهم!

تا اینجا با ابزارهای مختلف برای فریلنسینگ آشنا شدیم. ابزارهایی که هر کدام می‌توانند به حرفه‌ای‌تر شدن فریلنسرها کمک کرده و نظم بیشتری به زندگی شخصی و کاری آنها ببخشند. تنها عیب ابزارهای گفته شده در بالا، پراکندگی آنهاست. یعنی برای هر کدام باید به یک ابزار جداگانه متوسل شده و اپلیکیشن‌های مختلفی را نصب نمود.
بالونت نسل جدیدی از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی است که به‌صورت ویژه به کسب‌وکارها خدمت‌رسانی می‌کند. پیام‌رسان سازمانی بالونت به سرویس‌های مختلفی از جمله پروژه، مخزن جلسات،‌ فرم‌ساز، نظرسنجی‌ساز آنلاین و… مجهز شده است. ویژگی مهم این سرویس‌ها، قرارگیری در کنار هم و در بستر یک «پیام‌رسان» است.
استفاده از بالونت، افراد مختلف به‌ویژه فریلنسرها را از نصب چندین اپلیکیشن یا استفاده از سایت‌ها و ابزارهای مختلف، بی‌نیاز می‌کند. فریلنسرها می‌توانند تمام ابزارهای معرفی شده در این مطلب را، به‌صورت یکپارچه، رایگان و با تعرفه اینترنتی نیم‌بها استفاده نمایند.

پیام‌رسان سازمانی بالونت برای مدیریت کارهای فریلنسینگ
پیام‌رسان سازمانی بالونت برای مدیریت کارهای فریلنسینگ

برخی از سرویس‌های کاربردی بالونت برای فریلنسرها عبارتند از:
پروژه (Project): امکان مدیریت کارها و پروژه‌ها با سیستم مبتنی بر مدل کانبان (Kanban) همانند ترلو،‌ اسلک و…
فرم (Form): طراحی و انتشار فرم‌های اطلاعاتی با فیلدهای متنوع و کاربردی
مخزن جلسه (Meeting Box): مدیریت جلسات کاریِ آنلاین یا حضوری با امکان تعریف صورت‌جلسه، دستور جلسه و مصوبات
دفتر مالی (Ledger): یک حسابدار شخصی ساده با امکانات کاربردی برای مدیریت امور مالی
کانال نظرسنجی (Survey Channel): طراحی و برگزاری نظرسنجی‌های آنلاین با امکانات مختلف
چت،‌ گروه و کانال (Chat, Group, Channel): سرویس‌های گفتگو مانند سایر پیام‌رسان‌ها برای انتشار نمونه کارها، اطلاع‌رسانی، گفتگوی متنی، صوتی و تصویری با مشتریان
تالار گفتگو (Forum): امکان ایجاد فروم و بحث و تبادل نظر در مورد موضوعات تخصصی با سایر افراد
و چند سرویس کاربردی دیگر…

برای آشنایی بیشتر با بالونت و امکانات مختلف آن، می‌توانید مقاله بالونت چیست؟ را مطالعه نمایید. برای دانلود اپلیکیشن بالونت نیز، لینک‌های زیر قابل استفاده هستند:

مهارت حل مسئله چیست و چگونه آن را تقویت کنیم؟

مهارت حل مسئله چیست و چگونه آن را تقویت نماییم؟
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

مسئله؛ جزء جدایی‌ناپذیر زندگی!

زندگی بدون مسائل و مشکلات مختلف، عملا بی‌معنا و غیر قابل تصور است. روزانه همه انسان‌ها، در هر سنی، در هر جایگاهی و با هر طرز تفکری؛ با مسائل مختلفی روبه‌رو می‌شوند. مسائلی که چه به‌سادگی «انتخاب لباس برای محل کار» یا به‌پیچیدگی «انتخاب شغل آینده» باشند؛ ذهن ما به‌صورت ناخودآگاه، به‌دنبال حل‌کردن آنهاست.
حل‌کردن یک مسئله ممکن است کسری از ثانیه زمان بخواهد و حتی ممکن است سال‌ها به‌طول بیانجامد. در هر صورت، حل چنین مسئله‌هایی است که در نهایت به موضوعاتی مانند «موفقیت» معنا می‌بخشد. در واقع، هر جایگاهی که ما در حال حاضر کسب کرده‌ایم، روزی مسئله‌ای بوده است که برای آن راه‌حلی ارائه و آن را پیاده‌سازی نموده‌ایم.
در این مطلب از وبلاگ سایت بالونت، ابتدا با مفهوم مهارت حل مسئله آشنا شده و سپس راهکارهایی برای تقویت آن، اشاره می‌کنیم.

مهارت حل مسئله (Problem Solving) چیست؟

در ساده‌ترین تعریف می‌توان مهارت حل مسئله را توانایی شخص برای تشخیص به‌موقع یک مسئله، تعیین راه‌حل مربوطه و اجرای آن دانست. این مهارت یکی از مهم‌ترین مهارت‌های فردی است که می‌توان از آن در زندگی شخصی و کاری استفاده نمود.
با وجود آن‌که مهارت حل مسئله، برای همه افراد ضروریست، اما در موارد زیر اهمیت این مهارت کاملا مشهود است:
• مدیران تیم‌ها،‌ گروه‌ها، شرکت‌ها و سازمان‌ها؛
• افراد سرپرست خانواده؛
• کارآفرینان و توسعه‌دهندگان کسب‌وکار؛
• افرادی که تجربه شکست‌های متعدد دارند؛
• افرادی که در تصمیم‌گیری دچار مشکل هستند؛
و…

ویژگی‌های افراد با توانایی حل مسئله بالا
ویژگی‌های افراد با توانایی حل مسئله بالا

افرادی که دارای توانایی حل مسئله هستند، معمولا برخی دیگر از صفات و ویژگی‌ها را در خود تقویت کرده به آنها توجه ویژه‌ای دارند. برخی از این موارد عبارتند از:
• کار تیمی
• مسئولیت‌پذیری
• خلاقیت
• هوش هیجانی
• مهارت تصمیم‌گیری
• تفکر سیستمی
و…

موارد بالا ممکن است با هم اشتراکاتی داشته و یا مستلزم هم باشند. مثلا مهارت «تصمیم‌گیری» و «حل مسئله» در اغلب موارد در کنار هم آمده و حتی بسیاری، این دو را معادل هم می‌دانند. یا حتی ممکن است برخی، «مسئولیت‌پذیری» را یکی از ارکان «کار تیمی» بدانند. در هر صورت، موارد بالا در کنار تقویت مهارت حل مسئله، به افراد برای دستیابی به موفقیت‌های شخصی و کاری، کمک قابل توجهی می‌کنند.

بیشتر بخوانید: روش‌های افزایش مسئولیت‌پذیری شغلی!

روش‌های تقویت مهارت حل مسئله

مشکلات را به چشم مسئله ببینید!

پیش از هر اقدام دیگری برای تقویت مهارت حل مسئله، باید این طرز تفکر در شخص ایجاد شود که هر مشکلی در واقع یک مسئله است! صرف نظر از این‌که آیا واقعا برای تمام مسائل راه‌حلی قابل اجرا و منطقی وجود دارد یا نه، استفاده از لفظ «مشکل» به‌جای « مسئله»، برای ذهن بار معنایی منفی به‌همراه دارد.
چراکه ذهن ما به‌صورت ناخودآگاه به مفاهیم مشکل و مسئله آگاه بوده و به آنها واکنش‌های مختلفی نشان می‌دهد. اگر همه مسائل به چشم یک مشکل دیده شوند، شخص ممکن است در همان ابتدا با اضطراب بیشتری با موضوع برخورد کرده و در نهایت نتواند راه‌حل مناسب آن را شناسایی و اجرا نماید.

شناسایی و تعریف دقیق مسئله
شناسایی و تعریف دقیق مسئله

شناسایی و تعریف دقیق مسئله

برای اهمیت این موضوع، شاید همین جمله کافی باشد که: فهمیدن صحیح صورت‌مسئله، نیمی از راه‌حل آن است!
افرادی که توانایی بالایی در حل مسئله دارند، به‌خوبی می‌توانند در اولین گام، ابتدا خود مسئله را شناسایی کنند. اگر مسئله به‌خوبی تعریف و شناسایی نشده باشد، ارائه راه‌حل برای آن‌ عملا کار بیهوده‌ای خواهد بود. در نهایت بسیاری از افرادی که صورت مسئله را به‌درستی مشخص نمی‌کنند، پس از شکست در حل آن، توانایی‌ها و مهارت‌های خود را زیر سوال می‌برند.
از محبوب‌ترین روش‌ها برای تشخیص درست و دقیق صورت‌مسئله، استفاده از تکنیک ۵ W’s (5 Why’s) یا همان «پنج چرا» است. تکنیک ساده‌ای که با مثال زیر به‌خوبی می‌توان به مفهوم آن پی برد.

یک مثال ساده از تکنیک ۵ چرا؟

فرض کنید فردی در کار تیمی خود دچار مشکل شده و نمی‌تواند مانند سایر همکاران خود، بهره‌وری قابل قبولی ارائه نماید. اون این مسئله را با در نظر گرفتن یک سوال ساده و ارائه پاسخ برای آن شروع می‌کند:
سوال ۱) چرا بهره‌وری من به اندازه سایر همکارانم نیست؟
پاسخ: مهارت و تخصص کافی در حوزه کاری خود ندارم.

او سپس پاسخ سوال اول را، برای طراحی یک سوال دیگر بکار برده و برای آن پاسخی ارائه می‌کند:
سوال ۲) چرا در حوزه کاری خود، مهارت و تخصص کافی ندارم؟
پاسخ: بدلیل آن‌که برای آموزش و یادگیری، زمانی اختصاص نمی‌دهم.

این پاسخ نیز، باعث ایجاد سوال بعدی و به‌همین شکل، سوالات دیگر خواهد شد.
سوال ۳) چرا برای آموزش و یادگیری زمانی اختصاص نمی‌دهم؟
پاسخ: پس از اتمام کار روزانه، مابقی زمان خود را به استراحت‌کردن و انجام کارهای شخصی اختصاص می‌دهم. دیگر هیچ فرصتی برای یادگیری نخواهم داشت.

سوال ۴) چرا هیچ فرصتی برای یادگیری ندارم؟
پاسخ: در مدیریت زمان ضعف داشته و نمی‌توانم از زمان خود، نهایت استفاده را ببرم.

سوال ۵) چرا نمی‌توانم از زمان خود نهایت استفاده را ببرم؟
پاسخ: بدلیل آن‌که بخش قابل توجهی از زمان خود را به کارهای غیر ضروری مانند: فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، تلویزیون دیدن و… اختصاص می‌دهم.

راه‌حل نهایی: کاهش زمان‌هایی اختصاص‌یافته برای کارهای غیر ضروری و برنامه‌ریزی برای یادگیری در زمان‌های ایجاد شده.

تکنیک 5 چرا در حل مسئله
تکنیک ۵ چرا در حل مسئله

در اکثر موارد شاید رسیدن به یک راه‌حل، به این سادگی و صرفا با طرح چندین سوال میسر نباشد. یا حتی شاید تصمیم گرفته شده، بهترین راه‌حل موجود نبوده باشد. چیزی که اینجا اهمیت دارد، توانایی فرد برای طرح‌ریزی سوالات مختلف و ارائه پاسخ به آنهاست. مواردی که در نهایت می‌توانند به تصمیم‌گیری نهایی او کمک قابل توجهی بکنند.

ساده‌سازی مسئله

تقریبا بیشتر مسائل دو حالت بیشتر ندارد:
• یا ساده هستند؛
• یا پیچیده هستند که می‌توان آن را به مسائل کوچک‌تری شکسته و ساده‌سازی کرد!

زمانی که با مسائل ساده‌تر روبه‌رو می‌شویم، در تشخیص و ارائه راه‌حل، چالش‌های کمتری خواهیم داشت. حتی اگر مجموعه‌ای از کارهای ساده‌ی تلنبار شده داشته باشیم. در واقع ما برای حل‌کردن مسائل ساده‌تر، اعتماد به نفس بیشتری داریم.
اما نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، تشخیص سادگی یا پیچیدگی یک مسئله است. آیا به‌همین سادگی می‌توان میزان پیچیدگی یک مسئله را تشخیص داد؟ پاسخ به این سوال قطعا «منفی» خواهد بود.
بسیاری از افراد مسئله‌ای را ساده تصور می‌کنند و در هنگام حل آن، به میزان پیچیدگی آن پی می‌برند. بسیاری دیگر نیز دقیقا با چالشی برعکس گروه قبل روبه‌رو می‌شوند. یعنی مسئله‌ای که ساده بوده است را بیش از حد پیچیده تصور کرده‌اند!
اگرچه این موضوع می‌تواند به‌میزان زیادی به تجربه افراد وابسته باشد، اما راهکارهایی نیز دارد که مورد بعدی، یکی از آنهاست.

ارزیابی و تحلیل راه‌حل‌ها در زمان اجرا

میزان پیچیدگی برخی از مسائل را صرفا می‌توان در زمان حل آنها تشخیص داد. این موضوع معمولا ارتباطی با راه‌حل در حال اجرا ندارد، اما راه‌حل مربوطه، می‌تواند در تشخیص بهتر کمک کند.

ارزیابی و تحلیل راه حل
ارزیابی و تحلیل راه حل

افرادی که توانایی حل مسئله بالایی دارند، هنگام اجرا و پیاده‌سازی یک راه‌حل، آن را در فواصل زمانی مختلف و در چندین نوبت، ارزیابی می‌کنند. این موضوع می‌تواند پیامدهای مثبت زیر را به‌همراه داشته باشد:
• بازنگری در میزان پیچیدگی مسئله تعریف شده
• تشخیص به‌موقع میزان کارآمدی راه‌حل در حال اجرا
• جلوگیری از خسارت‌های مالی، زمانی و… پیش از تشدید آنها
• بهینه‌سازی راه‌حلِ در حال اجرا و پیاده‌سازی
و…

توجه به همه راه‌حل‌ها

یکی از اصول مهم در تکنیک بارش یا طوفان فکری (Brain Storming)، اهمیت دادن به همه نظرات مطرح شده است؛ حتی اگر آن نظر به‌ظاهر غیر منطقی باشد. بسیاری از مسائل مهم نیز ممکن است با روش‌هایی حل شوند که در نگاه اول، غیر منطقی به‌نظر می‌رسند.
فردی که به‌دنبال افرایش مهارت حل مسئله است، باید هم به مشورت‌کردن و کمک‌گرفتن از دیگران اهمیت دهد‌ و هم به تمام نظرات مطرح شده توجه کرده و برای هر کدام ارزش قائل شود. در نهایت او لیستی از راه‌حل‌های مطرح شده تهیه خواهد کرد.
یکی از مهم‌ترین مزایای این موضوع، تعیین راه‌حل نهایی با دقت بالا و تهیه لیستی از «راه‌حل‌های جایگزین» است. از آنجایی که هر راه‌حلی می‌تواند در هنگام اجرا و پیاده‌سازی با مشکلاتی روبه‌رو شده و کارایی لازم را نداشته باشد، راه‌حل‌های جایگزین می‌توانند فرآیند انتخاب راه‌حل بعدی را سرعت بخشیده و از هزینه‌های مالی و زمانی جلوگیری کنند.

اهمیت به رویکرد اجرای مرحله به مرحله

از دیگر مواردی که می‌تواند به تقویت مهارت حل مسئله کمک کند، داشتن رویکردی مرحله به مرحله نسبت به حل مسائل است. همانطور که اشاره شد، مسائل می‌توانند به بخش‌های کوچک‌تر شکسته شوند که برای هر کدام نیز، راه‌حلی ارائه خواهد شد.

اهمیت اجرای مرحله به مرحله راه حل
اهمیت اجرای مرحله به مرحله راه حل

در هر مرحله یا فاز از حل مسئله نهایی، هر کدام از مسائل کوچک‌تر حل شده و فرد می‌تواند بازخورد دریافت کند. این بازخوردها باعث سهولت در تصمیم‌گیری برای ادامه مسیر، تشخیص نقاط ضعف و گلوگاه‌ها (Bottleneck)، جلوگیری از تکرار اشتباهات و… می‌شوند.

کلی‌نگری و جزئی‌نگری در شرایط مورد نیاز

افراد توانمند در زمینه حل مسئله، به‌خوبی می‌دانند در چه شرایطی باید تا چه سطح به مسائل موجود، کلی یا جزئی نگاه کنند. گاهی اوقات، پرداختن به جزئیات، آفت حل مسئله است و گاهی اوقات توجه نکردن به جزئیات، همه رشته‌ها را پنبه می‌کند.
این‌که در چه شرایطی باید چه نگاهی مسائل پیرامون داشت، تا حدود زیادی فرآیندی تجربی است. اما در اغلب موارد، برای حل یک مسئله، باید در بازه‌های زمانی مختلف بین این دو نگاه جابه‌جا شد. یعنی در قسمی از حل مسئله (عموما مراحل ابتدایی)، موارد به‌صورت کلی در نظر گرفته شده و به‌مرور زمان، جزئیات بیشتری نیز مورد توجه قرار بگیرند.
معمولا افراد باتجربه‌تر، هنگام گره‌خوردن کارشان در زمان حل یک مسئله، دوباره به ابتدای مسیر بازگشته و سعی می‌کنند یک دید کلی از مسئله تعریف شده بدست آورند. چرا که در دل کار، ممکن است توجه زیاد به جزئیات، آنها را از مسئله نهایی دور کرده باشند.

حل مسئله تنها در عمل!

تمام موارد مطرح‌شده در این مطلب، می‌توانند باعث تقویت مهارت حل مسئله شوند. اما در نهایت، برای تسلط بر این موارد باید هر کدام را در عمل و شرایط مختلف بکار برد. چراکه ممکن است برای حل یک مسئله یکسان در دو شرایط متفاوت، راه‌حل‌های مختلفی مورد نیاز باشد.

چالش‌ها و مشکلات رایج در کار تیمی

مشکلات و چالش‌های رایج در کار تیمی و راه‌حل‌های آنها
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

یک دست صدا ندارد!

مزایای متعدد کار تیمی (Teamwork)، تقریبا بر هیچکسی پوشیده نیست. کار تیمی می‌تواند یک هدف دور از انتظار را به ممکن‌ترین هدف موجود تبدیل کرده و راه رسیدن به آن را تا حد امکان هموار نماید. شاید به همین دلیل است که در گذشته نیز کار تیمی با ضرب‌المثل‌هایی مانند «یک دست صدا ندارد!» مورد تایید قرار گرفته است.
اما در عمل، کار تیمی و گروهی با چالش‌ها و مشکلات مختلفی همراه است. بی‌توجهی به همین چالش‌های به‌ظاهر ساده، از هم پاشیده شدن شیرازه تیم را به دنبال خواهد داشت. پیش از تشکیل یک تیم، می‌توان بسیاری از این چالش‌ها را پیش‌بینی کرده و از وقوع آنها جلوگیری کرد. اما برخی دیگر از این چالش‌ها، فقط پس از ایجاد تیم، نمایان می‌شوند.
در ادامه این مطلب از وبلاگ سایت بالونت، رایج‌ترین مشکلات و چالش‌های کار تیمی را بررسی کرده و برای هر کدام نیز، راهکارهایی ارائه خواهیم کرد.

رایج‌ترین مشکلات و چالش‌ها در کار تیمی

عدم بهره‌مندی از مدیر کارآمد و موفق

تقریبا همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که مدیر تیم، نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت آن دارد. این مدیر است که به هدف اصلی از تشکیل تیم واقف بوده و می‌داند توانایی‌های اعضای تیم خود را باید در کجا، چگونه و برای چه مقصودی بکار بگیرد.
از دیگر وظایف بسیار مهم مدیر، تصمیم‌گیری‌های نهایی است. در تیم‌ها همیشه شرایطی بوجود می‌آید که باید در نهایت یک نفر تصمیم نهایی را بگیرد. این وظیفه در تمام تیم‌ها، برعهده مدیر خواهد بود.

نقش مدیریت در کاهش چالش‌های تیمی
نقش مدیریت در کاهش چالش‌های تیمی

هنگام تشکیل یک تیم، اعضای آن باید برای انتخاب یک مدیر به توافق برسند. اگر تیم مربوطه، در ساختار سلسله‌مراتبی خاصی قرار گرفته است، ممکن است انتخاب مدیر تیم، صرفا بر اساس صلاح‌دید افراد بالادست صورت بگیرد.
برخی از مهم‌ترین مشکلات ناشی از عدم انتخاب مدیر در تیم‌ها عبارتند از:
• تشدید اختلاف نظر و ایجاد تنش بین اعضای تیم
• خارج‌شدن تیم از مسیر منتهی به هدف
• ایجاد چند وظیفگی و عدم تناسب کارهای محول شده
• کاهش بهره‌وری تیمی
• بی‌توجهی به تحلیل و ارزیابی عملکرد اعضا
و…

با انتخاب یک مدیر خوب برای تیم، بسیاری از چالش‌ها و مشکلاتی که در ادامه مطلب بررسی می‌کنیم، به سادگی برطرف می‌شوند. اما نبود چنین مدیری، خود زمینه‌ساز ایجاد سایر چالش‌ها خواهد بود.
اما واژه «مدیر خوب و موفق» شاید به اندازه کافی گویا نباشد و باید برای آن معیاری در نظر گرفت. برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک مدیر خوب برای تیم‌ها عبارتند از:
• اعتماد به نفس بالا
• مسئولیت‌پذیری و تعهد
• آشنایی کافی با تخصص‌های مورد نیاز تیم
• توانایی کار با تیپ‌های شخصیتی مختلف
• قدرت مذاکره بالا
• هوش هیجانی بالا
• قدرت تحلیل و مهارت بالا در حل مسئله
• مهربان ولی قاطع
و…

فردی که دارای همه یا بخش قابل توجهی از صفات بالاست، می‌تواند یک مدیر خوب و موفق باشد. برای تعیین چنین مدیری نیز، نظرسنجی و توافق نظر، بهترین راه‌حل است. اگر در تیمی، چندین نفر می‌توانند به عنوان مدیر انتخاب شوند، بهتر است در فواصل زمانی مختلف، فرصت مدیریت به این افراد داده شود تا سایر اعضا نیز بتوانند در نهایت بهترین مدیر را برای تیم خود انتخاب نمایند.

عدم شفافیت در وظایف محول‌شده

پس از تشکیل یک تیم و انتخاب مدیر برای آن، باید تمامی اعضا درک درستی از وظایف خود داشته باشند. این وظایف باید به‌صورت کتبی نوشته شده و طرفین بر سر آن توافق کنند. عدم توافق بر سر شرح وظایف اعضا، زمینه‌ساز ایجاد مشکلات مختلفی خواهد شد.
هر وظیفه یا کار (Task) دارای تعدادی عمل و فرآیند است که به یک هدف منجر خواهد شد. مدیر تیم ضمن تعیین هدف برای هر کار، باید بر نحوه انجام آن نیز نظارت داشته باشد. چرا که ممکن است اعضای تیم درک درستی از هدف تعیین شده داشته باشند ولی از راه‌حلی غیر بهینه برای انجام آن کار کمک بگیرند.

وظایف مشخص و متناسب برای اعضای تیم
وظایف مشخص و متناسب برای اعضای تیم

نظارت بر کارهای محول شده به معنای دخالت بیش از حد و همچنین سلب خلاقیت افراد نیست؛ بلکه این کار صرفا برای کاهش اشتباهات و خسارت‌های احتمالی، کاملا ضروری است. یک مدیر موفق به‌خوبی می‌تواند حد تعادل را در چنین موضوعی رعایت نماید.

تضادهای شخصیتی بین افراد

معمولا بعید است که هنگام ایجاد یک تیم، همه اعضای آن دارای تیپ‌های شخصیتی یکسانی باشند. شخصیت، سلیقه، باور و اعتقادات متفاوت؛ یکی دیگر از مواردی است که می‌تواند کار تیمی را به چالش بکشد.
تفاوت‌های شخصیتی بین اعضای تیم، معمولا با مسائلی ساده شروع شده و حتی باعث ایجاد تنش‌های بین فردی یا تیمی نیز می‌شود. در اکثر موارد نیز خود افراد نمی‌توانند اختلافات موجود را حل نمایند. در این صورت، مدیر تیم باید در نقش میانجی ظاهر شود.
در این مطلب نمی‌توان به همه راه‌حل‌های موجود برای رفع این مشکل اشاره کرد. چراکه مطالب مختلفی درباره روش‌های مدیریت اعضای تیم و حل اختلافات آنها وجود دارد. اما معمولا مدیر تیم در چنین شرایطی، ابتدا به صحبت‌های طرفین گوش داده و سپس بدون جانب‌گیری، سعی می‌کند مشکل ایجاد شده را برطرف نماید.
گفتگو با اعضای تیم، اطلاعات ارزشمندی در اختیار مدیر قرار می‌دهد. اطلاعاتی که نه تنها برای رفع مشکلات فعلی کارآمد است، بلکه می‌تواند از بروز مشکلات آتی و ایجاد تنش در آینده نیز جلوگیری نماید.

بیشتر بخوانید: مدیریت کارهای تیمی با نکات ساده!

بی‌توجهی به ابزارهای ارتباطاتی تیمی

ارتباطات درون و برون تیمی نادرست، می‌تواند باعث ایجاد مشکل عدم هماهنگی در تیم‌های کاری شود. عدم هماهنگی، مشکلات دیگری را مانند ایجاد اختلاف، کاهش بهره‌وری تیمی، کاهش کیفیت خروجی‌ها و… به‌دنبال خواهد داشت.
برای جلوگیری از این مشکلات، گروه‌ها و تیم‌های کاری معمولا بستری -ترجیحا آنلاین- را برای ارتباطات تیمی خود در نظر می‌گیرند. این بستر می‌تواند یک سامانه ارتباطی یا یک پیام‌رسان باشد. همانطور که در سال‌های اخیر استفاده از پیام‌رسان‌هایی مانند تلگرام، واتساپ و… برای این کار رایج شده است.

پیام‌رسان سازمانی بالونت
پیام‌رسان سازمانی بالونت

در حالی‌که راه‌حل صحیح برای این کار، استفاده از ابزارهای پیام‌رسان تیمی-سازمانی است. ابزارهایی که می‌توانند ارتباط درون و برون تیمی را به شکل قابل توجهی بهبود بخشیده و صرفا برای مسائل کاری مورد استفاده قرار بگیرند.
از اصلی‌ترین مزایای چنین پیام‌رسانی‌هایی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• افزایش سرعت ارتباطات تیمی
• کاهش هزینه‌ها
• امکان تعریف الگوهای سلسه مراتبی
• متمرکز شدن امور و مستندات در بستری یکپارچه
• تمرکز بر فعالیت‌های کاری بجای فعالیت‌های عمومی
• توجه ویژه به امنیت و حریم خصوصی افراد
و…

پیام‌رسان سازمانی بالونت (Balonet)، اولین نمونه بومی از چنین ابزارهایی است. بالونت به مجموع سرویس‌های شخصی-تیمی مختلفی مانند: مدیریت پروژه، ابزار مدیریت جلسات کاری، فرم‌ساز، نظرسنجی‌ساز آنلاین، ابزارهای گفتگو (چت، گروه و کانال) و… مجهز شده است که می‌تواند نیازهای ارتباطی تیم‌های کاری را رفع نماید.
از ویژگی‌های این پیام‌رسان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• کاملا رایگان با اینترنت مصرفی نیم‌بها
• امکان شخصی‌سازی برنامه در نسخه سازمانی
• یکپارچه‌سازی سرویس‌های متنوع و کاربردی برای تیم‌ها
• سهولت در استفاده به‌دلیل پیاده‌سازی بر بستر پیام‌رسان
• مالتی پلتفرم (اندروید، وب، ویندوز و…)
و…

برای آشنایی با امکانات مختلف این پیام‌رسان و استفاده از آن به عنوان ابزار ارتباطات تیمی، می‌توانید مقاله بالونت چیست؟ را مطالعه نمایید.

بهره‌وری شخصی یا کاری پایین

بهره‌وری تیم، به بهره‌وری تمامی اعضای آن بستگی دارد. عدم توجه به این جمله که کاملا بدیهی نیز به‌نظر می‌رسد، یکی دیگر از مشکلات و چالش‌های رایج در کار تیمی است. بهره‌وری پایین می‌تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود اما مهم‌ترین عوامل آن عبارتند از:
• تعیین نادرست اهداف تیم
• عدم استفاده از ابزارهای مناسب
• بکارگیری کارکنان در موقعیت‌های شغلی اشتباه
• عدم توجه به تکنولوژی‌های جدید و تغییرات
• بی‌توجهی به آموزش مدیران و کارکنان
و…

اهمیت بهره‌وری در کار تیمی
اهمیت بهره‌وری در کار تیمی

در مقالات پیشین وبلاگ سایت بالونت، بهره‌وری را در سطوح مختلفی از جمله در سطح رهبری، اجرایی و کارکنان؛ مورد بررسی قرار داده و برای افزایش هر کدام از آنها، راه‌حل‌هایی ارائه کرده‌ایم. از طریق لینک‌های زیر می‌توانید به این مقالات دسترسی داشته باشید:
بیشتر بخوانید: نقش رهبری در افزایش بهره‌وری
بیشتر بخوانید: افزایش بهره‌وری سازمانی
بیشتر بخوانید: افزایش بهره‌وری کارکنان

ایجاد رقابت‌های درون تیمی

برخی از رقابت‌ها بین اعضای تیم می‌توانند مفید باشند. هنگام تشویق اعضای تیم برای ارائه بهترین عملکرد، برخی از آنها ممکن است بیش از حد این رقابت را جدی بگیرند یا به‌عبارتی، برای ارائه بهترین عملکرد خود، به رقابت ناسالم روی آورند. در چنین شرایطی مشکلات زیر پدیدار خواهند شد:
• کاهش ارتباطات اعضا با یکدیگر و فاصله گرفتن از «رسالت کار تیمی»
• پنهان‌کاری اعضا و عدم ارائه اطلاعات به یکدیگر
• افزایش اشتباهات فردی و کاهش بهره‌وری
• ایجاد اختلاف بین اعضا و بروز مواردی مانند خبرچینی، غیبت، تهمت و…
• ایجاد اختلاف اعضا با مدیر تیم و بی‌اعتماد نسبت به او
• خارج شدن تیم از اهداف اصلی و توجه بیش از حد به فرعیات
• احساس سرشکستگی و کاهش اعتماد به نفس در صورت موفق نشدن در رقابت
و…

مدیریت رقابت‌های درون تیمی، مستلزم استفاده منصفانه از ساختارهای تنبیه-پاداش و تأکید مداوم بر «کار تیمی مشترک» است. یکی از راه‌های به حداقل رساندن رقابت‌های ناسالم در تیم، پاداش دادن به اهدافی است که یک تیم با هم به آن دست یافته و همه افراد در موفقیت و شکست آن سهیم هستند.

رقابت درون تیمی
رقابت درون تیمی

همپوشانی مهارت‌ها، تخصص‌ها و وظایف

اعضای یک تیم خوب، باید در حوزه‌های مختلفی مهارت داشته و متخصص باشند. استفاده همزمان از دو یا چند فرد با تخصص‌های کاملا مشابه، مشکلات مختلفی را در تیم ایجاد می‌کند که یکی از این مشکلات، همان ایجاد رقابت‌های ناسالم درون‌تیمی است.
معمولا مدیران تیم‌ها برای جلوگیری از ایجاد چنین چالشی، اعضای تیم خود را با تخصص‌های مختلف انتخاب می‌کنند. اما این راه‌حل نیز، می‌تواند مشکلات دیگری را از جمله «نبود نیروی جایگزین» به‌دنبال داشته باشد.
این مشکل زمانی اتفاق می‌افتد که در یک تیم، وظیفه خاصی را تنها یک فرد بر عهده داشته و کسی جز او نمی‌تواند آن را انجام دهد. در چنین شرایطی، زمانی که به هر علت برای فرد مذکور مشکلی ایجاد شود، هیچکس نمی‌تواند وظایف او را انجام داده و در نتیجه، کل تیم موقف می‌شود.
بهترین راه‌حل برای جلوگیری از ایجاد مشکل نبود نیروی جایگزین، استفاده از افرادی است که در تخصص‌های خود، دارای اشتراکاتی هستند. مثلا دو نفر که وظایف مختلفی در تیم دارند، به ۲۰ درصد از مهارت‌های طرف مقابل نیز آشنا بوده و در صورت لزوم می‌توانند با یک وقفه زمانی کوتاه،‌ به‌صورت موقت جایگزین او شوند.

کار تیمی؛ همچنان ارزشمند و ضروری!

با وجود تمام چالش‌های مطرح شده در این مطلب، مزایای کار تیمی آنقدر زیاد است که باز هم استفاده از آن را توجیه می‌کند. برای بسیاری از مشکلات و چالش‌های مطرح شده، راه‌حل‌های مختلف وجود دارد که مدیران تیم‌ها و سازمان‌ها می‌توانند در صورت نیاز از آنها استفاده نمایند.
در نهایت ذکر این موضوع نیز خالی از لطف نیست که کار تیمی همیشه می‌تواند تجربیات جدیدی به‌همراه داشته باشد. تجربیاتی که در هیچ منبع اطلاعاتی و آموزشی، قبلا به آن پرداخته نشده است. افراد علاقه‌مند به کار تیمی نیز، به این مسئله واقف بوده و همیشه برای چالش‌های جدید آمادگی لازم را دارند.